
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۴۳
۱
دردا که درون صفه ما را ره نیست
و افسوس که سوی وصل ره کوته نیست
۲
ای بس که گذشت صبحها از من و تو
وز سرّ صبوح این دل ما آگه نیست
تصاویر و صوت


نظرات