
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۱۹۴
۱
تا بر رخ چون گلت پدید است عرق
از شرم رخت زگل چکیده است عرق
۲
در ابر شنیده ام که باران باشد
بر چهرهٔ خورشید که دیده است عرق
تصاویر و صوت

نظرات