
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۲۹۲
۱
با گل گفتم قدر عزیزان داری
چون خار چرا زیر قدمها داری
۲
گل گفت مرا به رنگ و بو پنداری است
من خوار زپندار خودم پنداری
تصاویر و صوت


نظرات