
اوحدالدین کرمانی
شمارهٔ ۴۷
۱
از رنگ رخش گل به فغان می آید
وز لعل لبش شکر به جان می آید
۲
چاهی است معلّق زنخش می بینی
کز دیدنش آب در دهان می آید
تصاویر و صوت

نظرات