اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۲۳۲

۱

مستیم و مستی ما از جام عشق باشد

وین نام اگر بر آریم، از نام عشق باشد

۲

خوابی دگر ببینیم هر شب هلاک خود را

وین شیوه دلنوازی پیغام عشق باشد

۳

بی‌درد عشق منشین، کندر چنین بیابان

آن کس رود به منزل کش کام عشق باشد

۴

درمان دل نخواهم، تا درد مهر هستم

صبح خرد نجویم، تا شام عشق باشد

۵

نشکفت اگر ز عشقش لاغر شویم و خسته

کین شیوه لاغریها در یام عشق باشد

۶

بیش از اجل نبیند روی خلاص و رستن

در گردنی، که بندی از دام عشق باشد

۷

روزی که کشته گردم بر آستانهٔ او

تاریخ بهترینم ایام عشق باشد

۸

مشنو که: باز داند سر نیازمندان

الا کسی که پایش در دام عشق باشد

۹

از چشم اوحدی من خفتن طمع ندارم

تا پاسبان زاری بر بام عشق باشد

تصاویر و صوت

کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی (دیوان - منطق العشاق - جام جم) به کوشش سعید نفیسی - تصویر ۴۱۸

نظرات

user_image
مجتبی آموزگار
۱۳۹۷/۱۰/۲۴ - ۰۲:۱۲:۴۰
معنی واژه‌ی "یام" در مصرع دوم از بیت پنجم چیست؟
user_image
مجتبی آموزگار
۱۳۹۷/۱۰/۲۴ - ۰۲:۱۷:۴۷
بر اساس نسخه‌ی تصحیح شده توسط استاد سعید نفیسی، به نظر می‌رسد که مصرع نخست از بیت ششم باید با "پیش" آغاز شود