اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۲۶۶

۱

نه آخر دل من خراب از تو شد؟

نه آخر دو چشمم پرآب از تو شد؟

۲

نه آخر تن ناز پرورد من

گرفتار چندین عذاب از تو شد؟

۳

مکن خواب و چشم مرا غم بخور

کزین گونه بی‌خورد و خواب از تو شد

۴

ز لب آب وصلی بدین سینه ریز

که برآتش غم کباب از تو شد

۵

چو چنگم به گفتار خوش می‌نواز

که فریاد من چون رباب از تو شد

۶

به یاقوت خود حال اشکم بپرس

که بر چهره چون لعل ناب از تو شد

۷

متاب از بر اوحدی روی خویش

که بیچاره در تنگ و تاب از تو شد

تصاویر و صوت

کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی (دیوان - منطق العشاق - جام جم) به کوشش سعید نفیسی - تصویر ۲۴۳

نظرات