اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۳۰۸

۱

ترک ستم پرست من ترک جفا نمی‌کند

عهد به سر نمی‌برد، وعده وفا نمی‌کند

۲

هندوی ترک آن صنم کرد بسی خطا ولیک

ناوک چشم مست او هیچ خطا نمی‌کند

۳

گر به وصال او رسم، هم بربایم از لبش

یک دو سه بوسه ناگهان، گر چه رها نمیکند

۴

بوس به جان بها کنیم، ار بفروخت خود نکو

ور نفروخت میبریم آنچه بها نمی‌کند

۵

چارهٔ من خدا کند در غم روی او مگر

خود نکند به جای کس هر چه خدا نمیکند

۶

در غم او بسوختند اهل جهان،حسود من

خام نشسته پیش او شکر چرا نمیکند؟

۷

دست بدار، اوحدی، یار دگر به دست کن

کو غم ما نمی‌خورد، چارهٔ ما نمی‌کند

تصاویر و صوت

کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی (دیوان - منطق العشاق - جام جم) به کوشش سعید نفیسی - تصویر ۲۶۱

نظرات