
اوحدی
غزل شمارهٔ ۳۳۳
۱
این چنین نقشی اگر در چین بود
قبلهٔ خوبان آن ملک این بود
۲
این چنین رخسار و دندان و جبین
مشتری، یا زهره، یا پروین بود؟
۳
گر دهی دشنام ازان لبها دعاست
هر چه حلوایی دهد شیرین بود
۴
گر دلت سیر آید از من طرفه نیست
عهد خوبان را بقا چندین بود
۵
گوش بر گفتار ما کمتر کنی
فیالمثل گر سورهٔ یاسین بود
۶
ز آشنایان همچو فرزین بگذری
با غریبان اسب لطفت زین بود
۷
چون به بخت اوحدی آید سخن
جمله صلحت خشم و مهرت کین بود
نظرات