اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۳۵۰

۱

رخت دل بدزدد نهان شود

دلم بر تو زین بد گمان شود

۲

چو زلف تو جستم کمند شد

گر ابروت جویم کمان شود

۳

به وصل تو تعجیل کرد نیست

مبادا کزین پس گران شود

۴

دلت می‌دهم، بوسه‌ای بده

کزان بوسه دل جفت جان شود

۵

وگر نیستت بر من ایمنی

بیارم کسی، تا ضمان شود

۶

نتانم که وصف لبت کنم

گرم موی بر تن زبان شود

۷

سرم پیر شد ور رسم بتو

ز سر بار دیگر جوان شود

۸

نگوید به ترک تو اوحدی

گرش دین و دنیا زیان شود

۹

ازو به نیابی معاملی

که گویی چنین کس چنان شود

تصاویر و صوت

کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی (دیوان - منطق العشاق - جام جم) به کوشش سعید نفیسی - تصویر ۲۷۷

نظرات