اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۴۴۷

۱

دلم خرقه‌ای دارد از پیر عشق

که گردن نپیچد ز زنجیر عشق

۲

حلالست مالم به فتوای شوق

مباحست خونم به تقریر عشق

۳

هزیمت همان روز شد شاه عقل

که در شهر تن خیمه زد میر عشق

۴

اگر عاشقی ترک ایمان بگوی

که جز کافری نیست توفیر عشق

۵

درین باغ اگر لاله چینی و گل

نخواهی شدن مرغ انجیر عشق

۶

اگر نیستی چون کمان بر کژی

دل خود سپر کن بر تیر عشق

۷

به معقول مگرو، که ما را حدیث

ز قرآن شوق است و تفسیر عشق

۸

خرد را رها کن، که خواب خرد

پراکنده باشد به تعبیر عشق

۹

من و اوحدی در ازل خورده‌ایم

ز بستان «قالوابلی» شیر عشق

تصاویر و صوت

کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی (دیوان - منطق العشاق - جام جم) به کوشش سعید نفیسی - تصویر ۳۱۷

نظرات

user_image
حمیدرضا
۱۳۸۷/۰۸/۰۴ - ۰۶:۲۱:۲۵
در بیت هفتم «ز قرآن شوقست و تفسیر و عشق» با «ز قرآن شوق است و تفسیر عشق» جایگزین شد.