اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۴۶۷

۱

توبه کردم ز توبه کردن خام

ببر این جامه و بیار آن جام

۲

چون بپوشیم راز؟ کاوردیم

طبل در کوچه و علم بر بام

۳

پیر ما را چگونه توبه دهد؟

که جوانی نکرده‌ایم تمام

۴

زاهد خام اگر زند طعنی

بگذاریم تا بجوشد خام

۵

نیست از یک دگر پدید هنوز

صالح و فاسق و حلال و حرام

۶

تا نجوشیم در نیاید عشق

تا نکوشیم بر نیاید کام

۷

گر ترا نیست آتشی در دل

از دل اوحدی بخواه به وام

تصاویر و صوت

نظرات