اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۵۷

۱

پس از مشقت دوشین که داشت گوش امشب؟

که من به کام رسم زان لب چو نوش امشب

۲

کشیده‌ایم بسی‌بار چرخ، وقت آمد

که چرخ غاشیهٔ ما کشد به دوش امشب

۳

بیار، ساقی، از آن جام راوقی، تا من

در افگنم به رواق فلک خروش امشب

۴

خیال خوب مبند، ای دل امشبی و مخسب

تو نیز جهد کن، ای دیده و بکوش امشب

۵

ز خانقاه دلم سیر شد، برای خدای

مرا مبر ز سرکوی می‌فروش امشب

۶

شراب حاضر و معشوق مست و من عاشق

ز من مدار توقع به عقل و هوش امشب

۷

به ترک نام کن، ای اوحدی وخرمن ننگ

بیار باده و بنشین و باده نوش امشب

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مرحوم_فراز_خراسانی
۱۳۹۴/۱۰/۲۴ - ۱۸:۴۹:۱۶
به این مصرع دقت کنید :شراب حاضر و معشوق مست و من عاشقحال ببینید :شراب حاضر و معشوق مست و من عاشقمرا قرار نباشد به بو مرا مدهید#مولاناوشراب حاضر و معشوق مست و من عاشقز من مدار توقع به عقل و هوش امشب#اوحدی_مراغه_ایبسیار جالب و عجیب هستدو مصرع کاملا شبیه که هر دو شاعر در غزل خود از آن استفاده کرده اند !حال باید جُست که تقدم سرایش از آن ِ کیست !پیوند به وبگاه بیرونیپیوند به وبگاه بیرونی
user_image
مرحوم_فراز_خراسانی
۱۳۹۴/۱۰/۲۴ - ۱۹:۱۸:۱۱
مولانا (604 - 672 قمری)اوحدی مراغه‌ای (673 - 738 قمری)با این اوصاف تقدم سرایش با حضرت مولاناستامید که جناب اوحدی مراغه ای در پی نوشت غزل نامی از حضرت مولانا ذکر کرده باشند ، انشالله !