اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۶۰۳

۱

کیست آن مه؟ که می‌رود نازان

عاشقان در پیش سراندازان

۲

پای وصلش ز سوی ما کوتاه

دست هجرش به جان ما یازان

۳

حلقهای دو زلف چون رسنش

چنبر گردن سر افرازان

۴

بر سر چار سوی دل مشهور

کمر او ز کیسه پردازان

۵

در خم زلف او زبون دلها

چون کبوتر به چنگل بازان

۶

می‌دواند میان لشکرگاه

از چپ و راست همچو طنازان

۷

دست در دامنش زنم روزی

بر در بارگه چو سربازان

۸

بوسه‌ای خواهمش، و گر ندهد

بستانم به دولت غازان

۹

اوحدی، دل مده به غمزهٔ او

کشکارا کنند غمازان

تصاویر و صوت

نظرات