اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۶۸۱

۱

دل به تو دادیم و شکستی، برو

سینهٔ ما را چو بخستی ، برو

۲

داد دل از پیش تو می‌خواستم

چون بت بیداد پرستی، برو

۳

باز ز سر عربده داری و جنگ

هیچ نگویم که: تو مستی، برو

۴

نیستی از همچو منی در جهان

سهل بود، چون که تو هستی، برو

۵

آمده بودم که نشینی دمی

چون ز تکبر ننشستی، برو

۶

گم شده بودم که: بجویی مرا

چونکه نجستی و بخستی، برو

۷

اوحدی شیفته در دام تست

گر تو ازین دام بجستی، برو

تصاویر و صوت

کلیات اوحدی اصفهانی معروف به مراغی (دیوان - منطق العشاق - جام جم) به کوشش سعید نفیسی - تصویر ۴۱۵

نظرات