اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۷

۱

چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟

که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را

۲

چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم

جماعتی که تحمل نمی‌کنند بلا را

۳

نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی

درین دیار ندانم که رسم چیست شما را

۴

مرا که روی تو بینم به جاه و مال چه حاجت؟

کسی که روی تو بیند به از خزینهٔ دارا

۵

شبی به روز بگیرم کمند زلفت و گویم:

بیار بوسه، که امروز نیست روز مدارا

۶

جراحت دل عاشق دواپذیر نباشد

چو درد دوست بیامد چه می‌کنیم دوا را؟

۷

صبور باش درین غصه، اوحدی، که صبوران

سخن ز خار برون آورند و سیم ز خارا

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
حامد
۱۳۸۹/۱۱/۰۷ - ۰۵:۲۶:۰۷
مصرع دوم بیت سومدین دیار ندانم که رسم چیست شما رانوشته شده که درست آندر این دیار ندانم که رسم چیست شما راهستش.ممنون از سایت فوق العاده تون
user_image
مصطفی نیک فرجام
۱۳۹۰/۰۱/۲۵ - ۰۴:۱۴:۳۷
بیت پنجم شبی به زور بگیرم ...هستش که نوشته شده شبی به روز ....
user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۰۱/۲۱ - ۱۲:۰۰:۳۳
دوا به فارسی می شود دارو و چنانچه آشکار است در آن دار دیده می شود که معنی درخت می دهد و نیز درمان هم دار دارد و این یعنی ایرانیان گمان می برده اند که درمانگری به درخت و دار و گیاه انجام می شود . drug ,و نیز دغو به فرانسه همه با همین واژه همستاک هستند .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۳/۰۱/۲۱ - ۱۲:۰۱:۲۵
بوسه شاید از بسودن به معنی لمس کردن باشد ولی بوش فرانسه به معنی دهان هم همریشه اش است
user_image
بابک ملکی
۱۳۹۵/۰۳/۲۰ - ۰۸:۴۶:۳۶
با تشکر از زحمات شما در مصرع :"دین دیار ندانم که رسم چیست شما را" , در این دیار ... بیشتر به وزن شعر نزدیک است
user_image
کامران تلطف
۱۴۰۱/۰۲/۱۸ - ۱۱:۵۶:۴۴
در شعر دوم "چه بر خورند" دارای ابهام است اما میتوان آنرا به "چرا توانایی ندارند" معنی کرد.  O Beloved, what kind of heart would not fall in love with you Because in your beauty I saw the perfect creation of God Why they could not bear the delicacy of your stature, I do not know All the people together, they could not withstand this calamity