اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۷۱۳

۱

ای ز زلفت عقل در دام آمده

نرگست با فتنه همنام آمده

۲

نازکست اندام سیمینت چو گل

ای سرا پایت به اندام آمده

۳

گِردِ صبح صادق رخسار تو

چین زلفت پردهٔ شام آمده

۴

دیگ سودای ترا دل در دماغ

پخته بسیاری، ولی خام آمده

۵

در حساب بوسه امید مرا

بر دهانت مبلغی وام آمده

۶

گوش ما را از لبت چشم دعا

بوده، لیکن جمله دشنام آمده

۷

از تمنای لب میگون تو

اوحدی را سنگ بر جام آمده

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محمد
۱۳۹۴/۱۲/۲۵ - ۰۷:۰۱:۰۶
بنظرم در بیت سوم این درست باشهگرد صبح صادق رخسار تو...
user_image
دلارام
۱۳۹۹/۰۹/۱۴ - ۰۷:۰۳:۲۹
در حساب بوسه امید مرا،بر دهانت مبلغی وام آمدهمیشه معنی کنید
user_image
دلارام
۱۳۹۹/۰۹/۲۶ - ۰۸:۰۲:۵۵
یعنی کسی معنیشو نمیدونست؟
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۹/۲۶ - ۱۳:۳۶:۳۶
گرامی دلارامدر حساب بوسه امید مرابر دهانت مبلغی وام آمدهمیگوید:هر طور حساب می کنم لبِ تو به من بوسه بدهکاراستبه امید آن انتظار می کشم