
اوحدی
غزل شمارهٔ ۷۱۵
۱
ازین نرگس و گل غرورم مده
وزین عود و شکر بخورم مده
۲
چو بیمار عشقم علاجم بکن
چو غمخوار مهرم سرورم مده
۳
بس این انتظارم به فردا و دی
دگر وعدهٔ دیر و دورم مده
۴
ز لطف تو گر در جهنم یمیست
بنارم درانداز و نورم مده
۵
اگر لایقم پردهای بر فگن
تمنا و تشویش حورم مده
۶
ز غیر تو حاصل به جز رنج نیست
جدایی ز گنج حضورم مده
۷
مرا چون تو زنار خود بستهای
قدح بینوای زبورم مده
۸
شراب طهور من از دست تست
جزین یک شراب طهورم مده
۹
ازین آرزو، تا که من زندهام
دل سخت و نفس صبورم مده
۱۰
چو گستاخ شد در حدیث اوحدی
ز تقریر او ره به طورم مده
تصاویر و صوت

نظرات