اوحدی

اوحدی

غزل شمارهٔ ۷۴۸

۱

همچو گل صد گونه رنگ آورده‌ای

غنچه‌وارم دل به تنگ آورده‌ای

۲

سوی من هر دم ز زلف و خال و خط

لشکری دیگر به جنگ آورده‌ای

۳

در مخالف میزنی چون دف مرا

راستی نیکم به چنگ آورده‌ای

۴

چون تو آهو زاده‌ای حیفست حیف!

کآنچنان خوی پلنگ آورده‌ای

۵

بی‌گناهم کشته‌ای صدبار و باز

رفته‌ای، صد عذر لنگ آورده‌ای

۶

بس جهودی میکشم، گویی، مرا

با اسیران از فرنگ آورده‌ای

۷

اوحدی را خاک پای خویش خوان

چونکه دستش زیرسنگ آورده‌ای

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محسن حیدرزاده جزی
۱۳۹۶/۱۰/۱۵ - ۲۲:۱۹:۰۶
مدر صرع دوم بیت چهارم ، کن چنان به کآن چنان اصلاح شود .
user_image
محسن حیدرزاده جزی
۱۳۹۶/۱۰/۱۵ - ۲۲:۲۲:۳۱
با عرض پوزش ، نوشته خود را اصلاح می کنم .در مصرع دوم از بیت چهارم ،کن چنان به صورت کآن چنان اصلاح شود
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.