
اوحدی
غزل شمارهٔ ۸۵
۱
یارب، این مهمان چون ماه از کجاست؟
وین سپاه کیست و آن شاه از کجاست؟
۲
عکس خورشیدی چنان بالا بلند
بر چنین دیوار کوتاه از کجاست؟
۳
گر ز مرغ جان به شاخ دل رسید
غلغل «انی انا الله» از کجاست؟
۴
دل درین وادی ز تاریکی بسوخت
سوی آن آتش بگو راه از کجاست؟
۵
گرنه خونریزیست این فریاد چیست؟
ورنه بیدادست این آه از کجاست؟
۶
اندرین خرگاه میگویند: هست
خوبرویی، راه خرگاه از کجاست؟
۷
اوحدی را پادشاهی بنده خواند
مفلسی را دیگر این جاه از کجاست؟
نظرات