
اوحدی
غزل شمارهٔ ۸۸
۱
نهان از نهان کیست؟ دلدار ماست
برون از جهان چیست؟ بازار ماست
۲
به دستم ز باغ جهان گل مده
که بیروی آن نازنین خار ماست
۳
اگر مقبلی هست،در بند اوست
وگر مشکلی هست، در کار ماست
۴
بر ما به جز نام آن رخ مگوی
که او قبلهٔ چشم بیدار ماست
۵
ندیدی رخش را، ز ما هم مپرس
بدیدی، چه حاجت به گفتار ماست؟
۶
چو پندار باشی ز دلدار دور
که دوری هم از پیش پندار ماست
۷
در آن مصر اگر شرمساری بریم
ازین صاع باشد، که دربار ماست
۸
ز نار غم آن پری شعلهای
باین خرقه در زن، که زنار ماست
۹
میان من و او حجاب اوحدیست
چو او رفع شد، روز دیدار ماست
تصاویر و صوت

نظرات
امین کیخا