
اوحدی
غزل شمارهٔ ۸۸۴
۱
خانهٔ تحقیق را ماه شبستان تویی
انفس و آفاق را میوهٔ بستان تویی
۲
از ره صورت ترا آدم خاکیست نام
چونکه به معنی رسی صورت رحمان تویی
۳
مهد سلیمان کشید باد به تاثیر مهر
مهد سلیمان بهل، مهر سلیمان تویی
۴
داروی دردی که هست از در غیری مخواه
درد دل خویش را دارو و درمان تویی
۵
در کرمآباد جود بر سر خوان وجود
اول نعمت تراست آخر مهمان تویی
۶
آنکه سخن زاد ازو نی سخن آباد ازو
روی سخن در تو کرد زانکه سخندان تویی
۷
دوش طلب گار دوست گشتم و گفت: اوحدی
کانچه طلب میکنی دور مرو، کان تویی
تصاویر و صوت

نظرات