
اوحدی
رباعی شمارهٔ ۱۴۱
۱
پیش تو نشست و خاست نتوان کردن
وز لعل تو باز خواست نتوان کردن
۲
چشمت که درو میل نگنجد، بر اوست
خالی که به میل راست نتوان کردن
نظرات