اوحدی

اوحدی

رباعی شمارهٔ ۷۵

۱

لب نیست که از مراغه پر خنده نشد

آب قرقش دید و به جان بنده نشد

۲

از مردهٔ گور او عجب می‌دارم

کز شهر برون رفت، چرا زنده نشد؟

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
شهریاری
۱۴۰۲/۱۱/۲۸ - ۱۷:۵۰:۳۷
سلام و عرض خسته نباشید خدمت ادبای گنجور. درباره بیت دوم این شعر میخواستم یک توضیحی بفرمائید. من متوجه معنی بیت دوم نمیشم. اگه مراغه رو جناب اوحدی تعریف کرده‌اند، پس چرا نوشته‌اند که مرده این شهر با خروج از شهر چرا زنده نمی‌شود؟ با تشکر فراوان.