
اوحدی
رباعی شمارهٔ ۹۷
۱
یاران، خرد خوار و خجل نیست پدید
آن رسم شناس آب و گل نیست پدید
۲
در دایرهٔ عشق برون یک نقطه
میبینم و در عالم دل نیست پدید
نظرات