
اوحدی
بخش ۳۶ - غزل
۱
دل از ما بر گرفتی، یاد میدار
جفا از سر گرفتی، یاد میدار
۲
به دست من ندادی زلف و بامن
به مویی در گرفتی، یاد میدار
۳
چو دستم تنگ دیدی، چون دهانت
کسی دیگر گرفتی، یاد میدار
۴
مرا درویش دیدی، رفتی از غم
رخم در زر گرفتی، یاد میدار
۵
دل من ریش کردی، دیگری را
چو جان در بر گرفتی، یاد می دار
۶
مرا چون حلقه بر در دیدی، اکنون
به ترک در گرفتی، یاد میدار
۷
گرفتی دست یکسر دوستان را
مرا کمتر گرفتی، یاد میدار
۸
چو دیدی در سر من سوز مهرت
ز کین خنجر گرفتی، یاد میدار
۹
چو سر گردان بدیدی اوحدی را
زبانش بر گرفتی، یاد میدار
تصاویر و صوت


نظرات