
اوحدی
بخش ۷۵ - حکایت
۱
شنیدم حاجییی احرام بسته
چو در ریگ بیابان گشت خسته
۲
بخود گفت: ار چه پر تشویش راهست
جمال کعبه نیکو عذر خواهست
۳
اگر در خانه خود را قید سازی
کجا مرغ حرم را صید سازی؟
۴
ز هجران گر چه داری صد شکایت
به روز وصل بگذار آن حکایت
۵
به ماهی گر پدید آید گناهی
توان بخشید جرمش را به ماهی
نظرات