پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق

۱

مادر موسی، چو موسی را به نیل

در فکند، از گفتهٔ رب جلیل

۲

خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه

گفت کای فرزند خرد بی‌گناه

۳

گر فراموشت کند لطف خدای

چون رهی زین کشتی بی ناخدای

۴

گر نیارد ایزد پاکت بیاد

آب خاکت را دهد ناگه بباد

۵

وحی آمد کاین چه فکر باطل است

رهرو ما اینک اندر منزل است

۶

پردهٔ شک را برانداز از میان

تا ببینی سود کردی یا زیان

۷

ما گرفتیم آنچه را انداختی

دست حق را دیدی و نشناختی ؟

۸

در تو، تنها عشق و مهر مادری است

شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است

۹

نیست بازی کار حق، خود را مباز

آنچه بردیم از تو، باز آریم باز

۱۰

سطح آب از گاهوارش خوشتر است

دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است

۱۱

رودها از خود نه طغیان میکنند

آنچه میگوئیم ما، آن میکنند

۱۲

ما، به دریا حکم طوفان میدهیم

ما به سیل و موج فرمان میدهیم

۱۳

نسبت نسیان بذات حق مده

بار کفر است این، بدوش خود منه

۱۴

به که برگردی، بما بسپاریش

کی تو از ما دوست‌تر میداریَٖش

۱۵

نقش هستی، نقشی از ایوان ماست

خاک و باد و آب، سرگردان ماست

۱۶

قطره‌ای کز جویباری میرود

از پیِ انجام کاری میرود

۱۷

ما بسی گم گشته، باز آورده‌ایم

ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم

۱۸

میهمان ماست، هر کس بینواست

آشنا با ماست، چون بی آشناست

۱۹

ما بخوانیم، ار چه ما را رد کنند

عیب پوشیها کنیم، ار بد کنند

۲۰

سوزن ما دوخت، هر جا هر چه دوخت

زاتش ما سوخت، هر شمعی که سوخت

۲۱

کشتئی زاسیب موجی هولناک

رفت وقتی سوی غرقاب هلاک

۲۲

تند بادی، کرد سیرش را تباه

روزگار اهل کشتی شد سیاه

۲۳

طاقتی در لنگر و سکان نماند

قُوَّتی در دست کشتیبان نماند

۲۴

ناخدایان را کیاست اَندَکیست

ناخدای کشتی امکان یکیست

۲۵

بندها را تار و پود، از هم گسیخت

موج، از هر جا که راهی یافت ریخت

۲۶

هر چه بود از مال و مردم، آب برد

زان گروه رفته، طفلی ماند خرد

۲۷

طفل مسکین، چون کبوتر پر گرفت

بحر را چون دامن مادر گرفت

۲۸

موجش اول وهله، چون طومار کرد

تند باد اندیشهٔ پیکار کرد

۲۹

بحر را گفتم دگر طوفان مکن

این بنای شوق را، ویران مکن

۳۰

در میان مستمندان، فرق نیست

این غریق خرد، بهر غرق نیست

۳۱

صخره را گفتم، مکن با او ستیز

قطره را گفتم، بدان جانب مریز

۳۲

امر دادم باد را، کان شیرخوار

گیرد از دریا، گذارد در کنار

۳۳

سنگ را گفتم بزیرش نرم شو

برف را گفتم، که آب گرم شو

۳۴

صبح را گفتم، به رویش خنده کن

نور را گفتم، دلش را زنده کن

۳۵

لاله را گفتم، که نزدیکش بروی

ژاله را گفتم، که رخسارش بشوی

۳۶

خار را گفتم، که خَلخالَش مَکَن

مار را گفتم، که طفلک را مَزَن

۳۷

رنج را گفتم، که صبرش اندک است

اشک را گفتم مکاهش ، کودک است

۳۸

گرگ را گفتم، تن خُردَش مَدَر

دزد را گفتم، گلوبندش مَبَر

۳۹

بخت را گفتم، جهانداریش ده

هوش را گفتم، که هشیاریش ده

۴۰

تیرگیها را نمودم روشنی

ترسها را جمله کردم ایمنی

۴۱

ایمنی دیدند و ناایمن شدند

دوستی کردم، مرا دشمن شدند

۴۲

کارها کردند، اما پست و زشت

ساختند آئینه‌ها، اما ز خشت

۴۳

تا که خود بشناختند از راه، چاه

چاهها کندند مردم را ، به راه

۴۴

روشنیها خواستند، اما ز دود

قصرها افراشتند، اما به رود

۴۵

قصه‌ها گفتند ، بی‌اصل و اساس

دزدها بگماشتند از بهر پاس

۴۶

جامها لبریز کردند از فساد

رشته‌ها رشتند در دوک عناد

۴۷

درسها خواندند، اما درس عار

اسبها راندند، اما بی‌فسار

۴۸

دیوها کردند دربان و وکیل

در چه محضر، محضر حیِّ جلیل

۴۹

سجده‌ها کردند بر هر سنگ و خاک

در چه معبد، معبد یزدان پاک

۵۰

رهنمون گشتند در تیه ضَلال

توشه‌ها بردند از وَزر و وَبال

۵۱

از تنور خودپسندی، شد بلند

شعلهٔ کردارهای ناپسند

۵۲

وارهاندیم آن غریق بی‌نوا

تا رهید از مرگ، شد صید هویٰ

۵۳

آخر، آن نور تجّلی دود شد

آن یتیم بی‌گنه، نِمرود شد

۵۴

رزمجوئی کرد ، با چون من کسی

خواست یاری، از عقاب و کرکسی

۵۵

کردمش با مهربانیها بزرگ

شد بزرگ و تیره دلتر شد ز گرگ

۵۶

برق عُجْب، آتش بسی افروخته

وز شراری، خانمان‌ها سوخته

۵۷

خواست تا لاف خداوندی زند

برج و باروی خدا را بشکند

۵۸

رای بد زد، گشت پست و تیره رای

سرکشی کرد و ، فکندیمش ز پای

۵۹

پَشّه‌ای را حکم فرمودم که ، خیز

خاکش اندر دیدهٔ خودبین بریز

۶۰

تا نماند باد عُجْبَش در دُماغ

تیرگی را نام نگذارد چراغ

۶۱

ما که دشمن را چنین میپروریم

دوستان را از نظر، چوُن میبریم ؟

۶۲

آنکه با نِمرود، این احسان کند

ظلم، کی با موسیِ عمران کند

۶۳

این سخن، پروین، نه از روی هویٰ ست

هر کجا نوری است، ز انوار خداست

تصاویر و صوت

دیوان اشعار پروین اعتصامی به کوشش دکتر حسن احمدی گیوی با مقدمهٔ ملک‌الشعرای بهار - تصویر ۲۹۸
دیوان پروین اعتصامی - تصویر ۱۵۳

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۸۷/۰۳/۰۲ - ۰۶:۰۹:۴۷
دربیت5 از آخر "فرمودم "باید باشد2- در این قصیده سخنانی به عنوان وحی الهی نقل شده که نمیتوان گفت عین وحی است بلکه خود شاعر این معانی بلند را پرورده وبیان کرده است در آثار دیگر شعرا مانند مثنوی مولوی هم این روش را میبینیم مثلا درمناظره قوم سبا با پیامبران ومناظره موسی با فرعون وهامان وغیره همین شیوه به کار رفته ومیتوان گفت پروین از متقدمان پیروی کرده استدر این قصیده احساسات وعواطف مادری اززبان یک شاعره وبیان لطف حق وناسپاسی های کسانی چون نمرود خیلی جالب توجه است
پاسخ: در بیت مورد اشاره «فرمود» با «فرمودم» جایگزین شد.
user_image
احسان
۱۳۸۹/۱۰/۰۱ - ۰۴:۰۷:۵۲
زیبا بود ، دلنشین بود ، آنقدر که اشکم را سرازیر کرد
user_image
حسامپور
۱۳۸۹/۱۱/۰۳ - ۲۳:۴۴:۵۲
فکر می‌کنم برای اینکه وزن شعر درست باشد بیت آنکه با نمرود، این احسان کندظلم، کی با موسی عمران کندبهتر است به صورت:آنکه با نمرود، این احسان کندظلم، کی با موسی عمران می‌کنداز لحاظ معنی نیز به صورت درست‌تر می‌باشد،‌چون زمان بیت دوم را به گذشته برده است.
user_image
علیرضا
۱۳۹۰/۰۱/۱۹ - ۰۴:۴۶:۳۹
سرودن چنین اشعاری مرحومه پروین اعتصامی رادر ردیف بزرگان فرهنگ وادب پارسی قرار داده است. کاش این ابیات سرلوحه افکار وعقایدمان قرار گیرد.
user_image
امیر
۱۳۹۰/۱۰/۰۷ - ۰۸:۱۵:۴۷
قطره ای کز جویباری می رود - در پی انجام کاری می رودخدایا هیچی تو دنیا اتفاق نمی افتد مگر اینکه هدفی داشته باشه، اگر اینجوری به دنبا نگاه کنی هیچی نمتونه ناراحتت کنهمن هر وقت این قصیده رو می خونم به لطف بی انتهای خدا چی می برم
user_image
سجاد
۱۳۹۰/۱۲/۰۹ - ۰۵:۲۵:۳۸
شعر به روانی و شیوایی کلام سعدی، داستان به زیبایی داستان های مثنوی، ایشان جوانی بودند با دلی پیر، احسنت، واقعا که "اختر چرخ ادب پروین است" مرحبا بر چنین زنانی، امید که زنان ایرانی ایشان را به عنوان الگو در زندگی قرار دهند
user_image
علی
۱۳۹۱/۰۲/۲۰ - ۰۳:۰۸:۵۱
شعر بسیار زیبائیست !!!!ولی باید این سر را بیان کرد که اصل این شعر که اسکلت این شعر حاضر را تشکیل می دهد از شخص بزرگوار دیگری است !!!امیدوارم خدا از سر تقصیر ایشان بگذرد!
user_image
هدیه
۱۳۹۱/۰۳/۰۹ - ۰۴:۵۵:۵۴
هر بار میخونمش اشک میریزم، عجیب عظمت خدا را به نمایش گذاشته
user_image
ناشناس
۱۳۹۱/۱۱/۲۹ - ۱۱:۳۵:۰۴
این شعر زندگی روزمره ی ما رانشان میدهد
user_image
آبتین
۱۳۹۲/۰۲/۰۶ - ۱۴:۳۹:۳۴
باید به عرض دوستانی که در مورد بیت ماقبل آخر صحبت کردند، برسانم که مصرع این بیت موسی نباید به شکل معمول آن "موسا" خوانده شود بلکه باید به شکل نوشتاری "موسی" خوانده شود: " موسیِ عمران
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۶ - ۱۵:۴۹:۱۹
My dear servant what you said was just and sound but try to put it in persian
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۷ - ۱۵:۳۸:۱۴
جالب است بدانیم نور فارسیست و قبلا رون بوده است و در کردی رون هنوز همان معنی را میدهد، سو هم نور معنی میدهد که ضوء عربی از ان ساخته شده است ، تافت و درخش هم نور معنی میدهد و سنا هم نور معنی می دهد illumination هم که اصل ان لوم است شاید با رون و لون هم ریشه باشد زبانی سراغ ندارم که این همه واژه برای نور داشته باشد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۷ - ۱۵:۴۰:۳۴
برق هم باید برغ نوشته شود
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۷ - ۱۵:۴۴:۳۴
بأم هم معنی نور می دهد مثل بامداد که گاهی ست که نور می دمد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۷ - ۱۶:۰۷:۴۱
فروغ و پیروک هم نور است
user_image
کمال جبارزاده jabarzade_kamal@yahoo.com
۱۳۹۲/۰۳/۲۳ - ۰۶:۲۲:۰۳
درود بر هنروران این سازانه بسیار ارزشمند است من هنری نیستم باری به هر هنگامه از روزگاران خسته ودل گرفته باشم وبه سوی بریده شدن باشم این سازانه خانم پروین را می خوانم باور بدارید ارام ارام می شوم چنان در دل امید درست میکند که اسوده می شوی از همه تیرکیها وهمگان روشن روز باشیدودور از تیره روزی
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۲۴ - ۰۳:۴۲:۲۶
درود به کمال جبارزاده شما خود را کهتر از انچه هستی بازنموده اید من از این رسته نویسی( نثر) شما ، دانم که شما کیستی بر تو درود و خرمی یکدلانه من و برایت نیکی و امرزیداری از پروردگار می خواهم
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۳/۲۴ - ۰۳:۵۱:۰۳
کمال جان دلت شاد باد برای ما و برای پارسی بنویس . لابه ( التماس) ما را بپذیر .
user_image
عبدالرضا کوهی-اراک
۱۳۹۲/۰۴/۰۹ - ۰۴:۳۷:۱۸
ای کاش بانوی شعروادب پارسی جای 35 سال درخشش حداقل80سالی می زیست تا شاهد آثاروزین ترو تابناک ترازخود به جای میگذاشت. روحش شاد
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۰۱/۱۶ - ۲۱:۰۶:۲۷
شعر بیسار دل نشینی است به نظر من در بیت5 مصرع اخر أشکال وجود دارد
user_image
شیدا
۱۳۹۳/۰۴/۰۴ - ۱۰:۴۴:۵۹
هر بار که این سروده پروین عزیز رو میخونم ممکن نیست که اشکها بذارن بدون وقفه تا اخر ادامه بدم. روح لطیف وطبع بی نظیر پروین دربه نظم کشیدن لطف الهی به راستی که شایسته خود اوست.
user_image
مسیح
۱۳۹۳/۰۸/۱۹ - ۰۳:۰۷:۲۸
به نظر بنده این بیت به این شکل باشد جالبتر می شود.آنکه با نمرود، این احسان ،می کند ظلم کی با موسی عمران ،می کند
user_image
غلامرضا صادقی
۱۳۹۳/۰۹/۰۵ - ۱۴:۱۷:۵۰
سلام دوستان.این شعر بانو پروین اعتصامی آنچنان آتشی بر دل وجان من انداخته که نزدیک به 15 سال است که هرموقع آنرا میخوانم بی اختیار گریه میکنم. حسی الهی وقدسی دراین شعر وجوددارد که کم بدیل است. من هرموقع مشرف به حرم بانو حضرت فاطمه معصومه (س) میشوم حتما به سر مزار این شاعره ی فرهیخته و آسمانی میروم.خداوند عالم ، او و پدرومادر بزرگوارشان را غریق و قرین رحمت وآمرزش بیکران خود قراردهد. آمین
user_image
حیدر صفری
۱۳۹۳/۱۱/۰۱ - ۰۸:۵۶:۲۵
این شعر زیبا که یقیقنا در تاثیر مانوس بودن این بانوی ایران زمین با قرآن کریمه انسان رو به یقین می رسونه چرا که اشاره آن به سوره مبارکه قصص بقدری زیبا و دلنشینه که تردید دارم کسی بتونه در زمان خوندن این شاهکار ادبی جلوی گوهر اشکش رو بگیره و قلبش آکنده از یاد خدای پوزش پذیر نشه من این آرامش زیبا رو مدیون پروین اعتصامی عزیز هستم و شما عزیزان رو دعوت می کنم به قرائت فاتحه ای برای شادی روح آن همیشه جاوید که با این شاهکار یادگاری جاودانه بر فراز بی بقای خاک گذاشته اند.اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی کز دل اگر بر آید در آسمان نگنجد
user_image
یک دوست
۱۳۹۴/۰۲/۰۷ - ۰۴:۴۵:۰۹
به نظرمن اگر موسی در بیت ظلم کی با موسی عمران کند را moosi تلفظ کنیم وزن مصراع درست می شود احتمالا دوستان moosa تلفظ کرده اند البته ببخشید که برای رساندن منظورم مجبور شدم به حروف لاتین بنویسم
user_image
مهدی مهرابی
۱۳۹۴/۰۲/۲۳ - ۰۵:۱۶:۰۶
خیلی زیبا بود واقعااین شعر عظمت خداوند را در برگرفته.هیچ وقت نگران آینده نباشید زیرا خداوند قبل از شما آنجاست.
user_image
محسن
۱۳۹۴/۰۵/۱۷ - ۰۷:۴۲:۳۰
بیت: رهنمون گشتند در تیه ضلال توشه ها بردند از وزر و وبال .این بیت شعر را اینجانب چندی قبل در یک آزمون بهش برخوردم که معنی کلمات تیه، ضلال و البته (ورز) که اینجا نوشته شده وزر ،من نمیدونم کدومش درسته البته شاید اشتباه چاپی بوده.اگر کسی معنی این سه کلمه را میدونه لطفا بگه. با سپاس
user_image
سید غلامرضا پاک نژاد
۱۳۹۴/۰۶/۱۱ - ۰۰:۴۱:۲۷
با سلام به دوستان ادیب وفرهیخته و بادرود به روح این بانوی بزرگوار که همه اشعار ایشان عالی و لطف حق شان شاهکار است - درخصوص بیت مورد بحث همانطور که بعضی از دوستان فرمودند کافی است بجای خواندن موسا ، موسیه خوانده شود و بیت هیچ اصلاحی نیاز ندارد.-جواب آقا محسن را نیز از یک سایت پیدا کردم که امیدوارم درست باشد : تیه ضلال : اضافه تشبیهی به معنای بیابان گمراهی وزر و وبال هم یعنی گناه و دردسر-در مورد ادعای دوست عزیزم ، علی آقا که اصل شعر از شخص دیگری است خواهشمندم واضح تر توضیح دهند و یا گفته خود را اصلاح کنند .با تشکر
user_image
مصطفی
۱۳۹۴/۰۶/۱۲ - ۱۵:۱۶:۱۱
سلامبنده دانشجوی ارشد برق قدرت هستم و تا حالا بیش تر از صد بیت تو عمرم نخوندم.ولیولی این شعر رو وقتی به نا امیدی کامل رسیده بودم داداشم برام خوند.یه بیت داره که خدا به مادر موسی میگه; کی تو بیشتر از من موسی رو دوست داری.این بیت تن و بدن منو لرزوند.فک میکردم عشق بین مادر و فرزند بیشتر از هر چیزیه،ولی خداییش الان میفهم که خدا پشتوانه ی من و شما هستش حتی بیشتر از والدینمون.قدر خدا رو بدونیم.
user_image
علی
۱۳۹۴/۰۶/۱۵ - ۰۰:۱۲:۱۱
سلامدر این روزها مرگ ایلان (کودک مهاجر سوری) به شدت همه متاثر کرده، خیلی با خودم کلنجار رفتم تا این فشار عاطفی رو هضم کنم، به ناگاه یاد این اثر خانم اعتصامی افتادم. به امید روزی که انسانیت بر جهان حکم فرما بشه.
user_image
امیرحسام
۱۳۹۴/۰۷/۲۵ - ۱۱:۰۷:۴۲
این یکی از زیباترین مناظره های منظوم جهان ادبیات است که استاد مسلم و مسلط آن بانو اعتصامی می باشند.از نظر وزنی و قواعد عروض و قافیه هیچ نوع خدشه ای در این ابیات مشاهده نمی شود.اگر بهتر بود واژگان و اوزان دیگری در این مثنوی قرار گیرد بلا شک هم بانو اعتصامی آن را اعمال می نمود که ننموده اند و هم اینکه دستور زبان تابع اشعار بوده اند و هستند نه عکس آن.از دوستان استدعا دارم آنچه می خوانند بفهمند و نه دست به تحلیل و نقد ببرند.بانو پیامش در این شعر فی الاهم دستور و عروض و قافیه در شعرش است،اگرچه آن هم بی نقص آفریده.
user_image
علی
۱۳۹۴/۱۱/۲۴ - ۰۱:۳۰:۴۹
بیت آن که با نمرود این احسان کند، ظلم کی با موسی عمران کند کاملاً درست است، نظر آقای حسامپور اشتباه است (می) در میکند کاملاً اضافه بر وزن شعر است، نظر آقای علی که گفته اسکلت شعر از کس دیگه ای هست هم باید عرض کنم تاثیر پذیری شعرا از یکدیگر کار دور از ذهنی نیست شعرای بزرگ مثل حافظ از خواجو و سعدی تاثیر گرفته در این مورد کتاب ذهن و زبان حافظ رو مطالعه کنید، مهم اینه در حد تقلید نباشن بلکه نو آوری داشته باشن، نظر آقا محسن هم اشتباه بوده چون چون ظلم و احسان قافیه نمی شن، کند در این بیت ردیف شعر هست با قافیه اشتباه نکنید، آقای مسیح هم که ردیف شعر را به می کند تغییر داده می اینجا اضافه هست و وزن شعر را دچار اختلال می کنه،نظر بعضی از دوستان درسته موسا باید به صورت نوشتاری آن یعنی موسی خونده بشه
user_image
رضا یاهو
۱۳۹۴/۱۲/۰۱ - ۱۱:۱۷:۳۴
سلام بهتر است مسئولان گرامی سایت ،هر نظری را منعکس نکنند تا ترافیک بی مورد پیش نیاید .در مورد "موسی عمران" بدون اینکه مشکلی وجود داشته باشد ، فضا اشغال شده است .با تشکر
user_image
طاهری
۱۳۹۴/۱۲/۰۲ - ۰۸:۳۰:۴۷
دوستان هرکدام شعر خانم پروین رو ازدریچه وزن وقافیه می بینند نفس الهی شعر رو ببینید که چه فضایی ایجاد کرده که همه رو درگیر محبت الهی کرده این شعر یک نجوای عاشقانه است یک مناجات نیمه شب است یک شستشوی مغز از تردید ها است صلح با خداست یکی در نماز سرگرم لفظ بود که ز ظالین ز زنبوری هست یا ظ دسته دار یکی هم سریع گفت و خودش رو از مهلکه نجات داد روح خانم پروین شاد طوفان را در دلها ایجاد کرد
user_image
شاهین
۱۳۹۴/۱۲/۲۸ - ۲۰:۲۰:۵۰
دوستان خوندن شعر بسیار مهمه. اگر بد بخونین از همون ابتدا دیگه به خوندن ادامه نمیدین. درضمن برای ایراد گرفتن از اشعار شاعر بزرگی مثل ایشون باید به درجه بالایی از معلومات و معنویات رسیده باشید پس لطفا از ابیات ایراد نگیرید. با تشکر
user_image
رضوی
۱۳۹۵/۰۱/۰۱ - ۲۳:۲۸:۴۹
دوستی که نوشته اند :ولی باید این سر را بیان کرد که اصل این شعر که اسکلت این شعر حاضر را تشکیل می دهد از شخص بزرگوار دیگری است !!!سخنی بدون همراه کردن دلیل آورده اند . بهره این سخن تنها آشفته کردن ذهن خواننده است . بی هیچ سود
user_image
علیرضا
۱۳۹۵/۰۵/۰۴ - ۰۶:۵۷:۱۶
این شعر زیبا دقیقا مصداق کلام مرحوم استاد شهریاراست که در
پاسخ به پرسشی درخصوص عرفای ایران فرمودند کاملش حافظ و سعدی است حافظ در اوج عرفان است و بعداز سعدی خانم پروین اعتصامی را معرفی میکند و الحق و الانصاف فرمایش ایشان درست است سپاسگذارم
user_image
مصطفی
۱۳۹۵/۰۸/۰۳ - ۰۷:۳۲:۱۸
سلام;هر زمان این شعرو میخونم به دوتا بیت : به که برگردی، بما بسپاریشکی تو از ما دوست‌تر میداریشنقش هستی، نقشی از ایوان ماستخاک و باد و آب، سرگردان ماستمی رسم بی اختیار اشک میریزمواقعاً توصیف الطاف خداوندی در وجه شعر ستودنیست.بانو پروین اعتصامی روحت شاد ، یادت همیشه گرامی.
user_image
میثم
۱۳۹۵/۱۰/۱۳ - ۰۹:۰۲:۰۵
دوستان گرامی بیت یکی مانده به آخِر این شعر هیچ ایرادی نداره و فقط اگر درست خونده بشه کافیه . موسی را موسیه بخونید کاملا درست میشه البته در جایی هم زاده ی عمران خوندم که هر دو به نظر درسته و اما چون عمران زاینده نیست همون موسیه مناسب ترین کلمه میتونه باشه و فقط به این توجه کنیم که زاده ی و موسیه هم وزن هستند !!
user_image
محمد رصا
۱۳۹۵/۱۲/۰۶ - ۱۵:۳۴:۵۳
بنده از دوران طفولیت در گوشم خونده شده توسط پدرم،ولی هنوز و هنوز وقتی میخونم اشکم بی اراده سرازیر میشه،افرین برخدای خانم اعتصامی و افرین بر خود ایشان،خدایش رحمت کند،انشالله لطف خدا برای همه به خیر و شادی بدرخشد.منم دعا کنید.
user_image
سلیمی
۱۳۹۶/۰۷/۱۸ - ۰۳:۴۵:۲۶
سلام ودرود بر روشنی خواهان وروشن اندیشان مخصوصا سراینده ای این مثنوی سترگ مرحومه بانوی روشندل پروین اعتصامی.باید بگویم که با توجه به اینکه تمام آنچه را که این بانوی شعر و ادب پارسی دراین مثنوی از وحی خداوند به مادر موسی وهم چنین داستان نمرود آورده است در زبان قرآن وحدیث نیامده است اما آنچنان وحی الهی به مادر موسی را زیبا ودل نشین تفسیر کرده که لاجرم بر دل می نشیند وحظ فروان بر مشام جان خواننده وارد می سازد که زنگار درون میزداید روحش شاد ورضوان الهی همرای او باد.
user_image
۲۱۴
۱۳۹۷/۰۴/۲۶ - ۱۹:۱۹:۳۷
خدای را سپاس از اینکه شعر دوست و شعر شناس بیش از آنچه تصور میرود، می روید.آنچه برای من مهم است ایثار. اعتماد و عشق است و بس.امید آنکه همه ما در سایه زیبای ایمان فکر کنیم. بگوییم و انجام دهیم.
user_image
حسین
۱۳۹۷/۰۸/۲۹ - ۱۵:۲۰:۳۸
زیباست و بی نظیرکمتر شعری باعث اشک میشود، اما این یکی، چندبار حال ما را دگرگون ساخته. خدای پروین بیامرزدش
user_image
دارا
۱۳۹۷/۰۹/۱۶ - ۰۲:۰۵:۱۰
دروددرمورد بیتآنکه با نمرود، این احسان کندظلم، کی با موسی عمران کندواقعا جای تاسف داره که بعضی از دوستان بدون اینکه کمترین بهره ای از شناخت شعر داشته باشند (وزن .قافیه. ردیف و .....) میاند و نظر میدهند . این مشکل خیلی از ما در جامعه هست که همیشه درباره مسائلی حرف میزنیم که هیچ تخصصی در موردشون نداریم
user_image
هانیه سلیمی
۱۳۹۷/۱۱/۰۶ - ۱۷:۵۰:۵۶
حال و هوای مثنوی مولانا را دارد.
user_image
هانیه سلیمی
۱۳۹۷/۱۱/۱۴ - ۱۲:۴۰:۰۹
به قول هوشنگ ابتهاج(سایه ) در کتاب پیر پرنیان اندیش : " پروین اعجوبه ای بود. حیف که بی موقع مرد. قطعه هاش جزو بهترین قطعه های زبان فارسیه. اون "مثنوی مادر موسی " شاهکاره.انگار مولاناست که با زبان سعدی و حافظ داره شعر میگه.اوج زبانه واقعا..."
user_image
فراهانی
۱۳۹۷/۱۲/۱۵ - ۰۴:۵۹:۳۷
روحت شاد و قرین رحمت باد خانم پروین اعتصامی من حدود نیمی از این شعر را حفظم و هر بار که زمزمه میکنم حظ می برم با اینکه چیز زیادی از شعر و شاعری نمیدونم ولی مانند اشعار حافظ و سعدی و مولانا جان و روح آدم را تازه می کنه
user_image
faezesanei
۱۳۹۸/۰۳/۲۲ - ۰۵:۲۶:۵۰
Hi dear servent actually this poem has a source in Quran. God punished Namrood since he claimed of being the inly God and if hadn't punished him people would get misleaded. the only reason was this.
user_image
حجت
۱۳۹۸/۰۴/۰۸ - ۰۸:۲۸:۳۳
این شعر واقعاً از شاهکارهای ادبیات فارسی است. اگه ابتدا نام شاعر گفته نشود انسان احاس می کند که شعر از مولوی است. البته در سبک و سیاق مثنوی هم سروده شده است. مفاهیم عالی توحیدی با استناد به آیات قرآنی و در قالب شعری فوق العاده . خداوند این بانوی شاعره پروین اعتصامی را غریق رحمت بی کران خود بگرداند .
user_image
محمد باقر انصاری
۱۳۹۸/۰۶/۱۴ - ۰۹:۲۶:۱۰
به نام خدای مدیر و مدبردر کتاب "بدائع الزهور فی وقائع الدهور" تألیف محمد ابن احمد ابن ادریس حنفی آمده است که فرعون را دختری بود مبتلی به بیماری پیسی که پزشکان از معالجه او در مانده بودند. پزشکی طبابت کرده بود که.برای درمان او باید هر روز بدن خود را در آب رود نیل شستشو دهد. فرعون دستور داده بود شقه ای از رود نیل را بدرون کاخ آورده و حوضچه ای درست کرده بودند تا شستشوی روزانه برای دختر آسان باشد. روزی دختر دید صندوقچه ای را آب با خود آورد. آن را از آب گرفت و باز کرد دید نوزادی در آن است. وقتی او را لمس کرد تا بیرون آرود ناگهان بیماری پوستی او شفا یافت! فوراً طفل را به مادر خود آسیه نشان داد. آسیه او را نزد فرعون برد. و گفت این طفل را از آب گرفته برای خود نگاه داریم. فرعون گفت : ممکن است این همان دشمن من با شد. آسیه گفت اگر دشمنت بود می توانی أو را به قتل برسانی. فقالت قرة عین لی و لک، لا تقتلوه. عسی ان ینفعنا او نتخذه ولداً (قرآن مجید: سوره قصص، آیه 9)
user_image
طاهری
۱۳۹۸/۰۶/۱۶ - ۲۲:۳۵:۵۳
سلام شعر لطف حق یا فرزند نیل شاهکاریست در ادبیات بی نظیر فارسی کمتر شعری میتواند چنین حال هوایی رو در خواننده ایجاد کند که از بانویی با سن و سال بانو پروین واقعا عجیب و غیر قابل انتظار است افسوس که در سنین جوانی از دنیا رفت و در رابطه با بیت مورد بحث هم تعدادی از سروران با توجه به تلفظ موسا و موسی دچار اشکال در وزن مصرع شده اند که هیچگونه اشکالی ندارد تنها در تعدادی از نسخ به این صورت نوشته شده آنکه با نمرود این احسان کند کی جفا با موسی عمران کند
user_image
حسن معین
۱۳۹۸/۰۶/۲۱ - ۱۵:۲۹:۱۰
سلام شعرفوق العاده زیبا وتاثیرگزارومملوء ازمعرفت هست بقول یکی ازدوستان که نظرشون مثل بعضی ازدوستان جالب بود گویا بقلم سعدی نوشته شده من چاره ای ندیدم مثل شعر اول بوستان تحت عنوان نیایش خداوندکه درنوع خودش شاهکاریه کل شعر بانوروحفظکردم هربارکه می رم بخوابم نوبتی یکبارتوخاطرم مرورمی کنم گاهی نمی دونم کی خوابم برده امتحان کنید فارغ از این همه مشکلات بسیارلذت بخشه احساس می کنم گنجی بزرگ تومغزم پنهان شده . ممنون از همه بزرگان وممنون از نظراتشان.
user_image
از شهر طرق رودtarghrood
۱۳۹۸/۰۸/۱۷ - ۰۸:۴۴:۲۴
به نام خدااین نابغه ی عصرما بسیار بسیارخوب حق مطلب را ادا کرده اند،اگر نام شاعره مرحومه در عنوان نبود،گمان می کردم شعر از مولانا است.
user_image
محمدعلی نجفی
۱۳۹۸/۰۹/۱۴ - ۱۳:۳۱:۰۱
شبها قبل از خواب داستان زندگی پیامبران و امامان (ع) را برای دخترم که کلاس دوم دبستان است می گویم و گاهی شعر مربوط به آن داستان ها مثل همین شعر مرحوم پروین اعتصامی یا شعر موسی و شبان مولوی را از روی سایت گنجور برایش می خوانم و خیلی خوشش می آید. گاهی اوقات هم بیت ها را یک در میان می خوانیم و این دخترک تازه فارسی یادگرفته با این خواندن پرغلطش بارها لبخند بر لب ها می آرد و می کارد. ممنون.
user_image
محمدرضا عباسی
۱۳۹۸/۱۰/۱۵ - ۰۹:۳۸:۰۲
در این شعر آمده« وحی آمد » چنین وحیی وجود ندارد ولی گویا وحی به خود پروین آمده است. درست است که پروین پیامبر نبوده و شاید خیلی هم مذهبی نبوده، ولی بدون تردید این شعر به پروین وحی شده است. کار یک انسان عادی نیست که این شعر زیبای معنوی را بسراید. تا حدودی حق مطلب را ادا کرده است و برخی از صفات باری تعالی را به خوبی به نظم کشیده است. خدا روحش را شاد کند.خواندن این شعر برای افرادی که از کل دنیا امیدشان قطع شده، دستشان از همه دست آویز های دنیا کوتاه شده، امید بخش است.
user_image
حسن
۱۳۹۹/۰۱/۰۱ - ۲۲:۳۴:۳۷
از نظم شعر بسیار زیبائیست اما از نظر محتوا چیزی جز توهومات و تخیلات نیست!
user_image
علی ۸۲
۱۳۹۹/۰۴/۰۷ - ۰۵:۳۳:۰۶
خطاب به اقای حسن باید بگم که این شعر هم از لحاظ معنایی واقعاً پربار هستند و هم از لحاظ وزنی.اینکه واقعیتی از نظر شخصی ناآگاه موهومات به نظر بیاید تقصیر خود وی است که مانند خفاش چشمانش را در برابر نور حقیقت بسته است به قول سعدی:نور خورشید در جهان فاش است آفت از ضعف چشم خفاش استاین شعر زیبا میتواند روایتگر این موضوع باشد که بخشی از اتفاقاتی که در زندگی ما رخ میدهد،حکمت الهیست و نباید در آن چون و چرا بیاوریم.
user_image
سحر
۱۳۹۹/۰۵/۰۲ - ۰۷:۲۴:۲۹
چرا در پایان می گوید نوری از انوار خدادر قران گفته شده خدا نور اسمان ها و زمین است نه انوار. به عبارتی خدا یکی است
user_image
حسن حصاری فرد
۱۳۹۹/۰۶/۰۹ - ۱۷:۵۶:۵۰
حیف و هزاران حیف که عمر شادروان پروین اعتصامی کوتاه بود، آسمان شعرو ادب پارسی چه گوهر گرانبهایی رو از دست داد
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۶/۲۲ - ۰۸:۰۰:۵۵
سلام به نظرم علامت ویرگول در بیت موجش اول وهله چون طومار کرد اشتباه گذاشته شده چون معناش ظاهرا اینه که موج در اول کار طفل رو در هم پیچید و علامت ویرگول باید یک دونه بعد از وهله باشه فقط موجش اول وهله ، چون طومار کرد ولی در متن دوتا گذاشته شده با سپاس
user_image
محمدمهدی
۱۳۹۹/۰۷/۱۴ - ۱۹:۲۸:۳۸
اون بیت رو باید(( موسی ))خواند نه ((موسا)) براهمین شما آهنگش رو تایید نکردی و پیشنهاد(( می‌کند)) رو بجای ((کند ))دادی
user_image
....
۱۳۹۹/۰۹/۱۰ - ۰۱:۲۶:۰۸
یک پیشنهاد:گنجور را با خط ایران نستعلیق بگزارید که هم زیباست و هم خوانا برای همه
user_image
حمید شجری
۱۳۹۹/۱۱/۱۶ - ۱۱:۴۱:۵۲
ابیاتی از این شعر رو از یکی از آشنایان قدیمی شنیدم. مصرعی که ایشان خواندند اینطور بوددزد را گفتم که خفتانش مبراین مصرع رو کسی از دوستان شنیده؟
user_image
حمیدرضا
۱۳۹۹/۱۲/۲۴ - ۰۷:۵۴:۳۳
از آسمان این قصیده انگار که ایات رحمانی به زبان شعر می بارد. بارشی گوارا و دلگرم کننده برای دلهایی که به کویر وحشت تنهایی رسیده اند. پر از امید و ایمان. حق بود که پروین را مرحوم بهار شناخت و تجلیل کرد و به ایران برای داشتن چنین دختری تبریک گفت.
user_image
مهدی
۱۳۹۹/۱۲/۲۹ - ۰۶:۳۷:۱۸
چقدر زیباست اشعار پروین اعتصامی، فکر نکنم هیچ شاعر معاصری اشعاری با این زیبایی سروده باشد.این اشعار انگار از زبان مولانا سروده شده
user_image
محسن مردانی مقدم
۱۴۰۰/۰۱/۱۶ - ۱۲:۱۹:۲۴
اصلا فکر نمیکردم چنین اندیشه ای رو از پروین کیف کردم
user_image
خان بابا
۱۴۰۰/۰۹/۰۵ - ۰۹:۳۲:۴۸
به به بشیار لذت بردم ساده بیان و نیک گفتارند هم.
user_image
Sepide
۱۴۰۰/۰۹/۰۸ - ۱۱:۰۴:۴۹
فکر می‌کردم این شعر از مولانا باشه. حقیقتا عالیه این شعر. روح بانو پروین قرین آرامش♡
user_image
امیر سپهری
۱۴۰۰/۰۹/۰۹ - ۰۲:۳۹:۴۹
سلام. حقیقتا که این شاعر بزرگوار اگر بهترین شاعر معاصر ادبیات فارسی نباشه جز سه یا 4 شاعر برتر معاصر زبان فارسیه. خود من خیلی اهل اشعار معاصر نیستم و شعرای قدیمی رو بیشتر میپسندم. ولی به احترام بانو پروین و اشعارش باید به پا ایستاد و با احترام به روانش تعظیم کرد. به قول خیلی از دوستان این مثنوی پرمغز کاملا یادآور مثنوی مولانای بزرگه. البته تقریبا همه اشعار ایشون همین کیفیت رو داره. روحشون شاد
user_image
م شریعتی
۱۴۰۱/۰۵/۲۰ - ۱۰:۳۴:۴۶
سلام به همه شعر دوستان😊 درباره این شعر، در اپیزود ششم «عشق داند» بشنوید: لطف حق 
user_image
آرش
۱۴۰۱/۰۸/۱۸ - ۱۳:۵۳:۴۰
پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
بیگانه
۱۴۰۱/۱۱/۰۲ - ۱۱:۳۰:۳۴
واقعا زیباست   
user_image
حسن حمزه
۱۴۰۲/۱۱/۳۰ - ۱۲:۵۴:۵۱
بسیار زیبا روحشان شاد و قرین رحمت الهی
user_image
علی رحیمی باغی
۱۴۰۲/۱۲/۲۶ - ۱۴:۰۰:۵۱
بسیار عالی. به نوعی تفسیر قرآن به زبان شعره.  هر وقت میخونم از شوق گریه می کنم. روحش قرین رحمت الهی باد