پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

شمارهٔ ۱۴۲ - مست و هشیار

۱

محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت: ای دوست! این پیراهن است، افسار نیست!

۲

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی

گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

۳

گفت: می‌باید تو را تا خانهٔ قاضی برم

گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست

۴

گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم

گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست؟

۵

گفت: تا داروغه را گوییم، در مسجد بخواب

گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

۶

گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان

گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست

۷

گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم

گفت: پوسیده‌ست، جز نقشی ز پود و تار نیست

۸

گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه

گفت: در سر عقل باید، بی‌کلاهی عار نیست

۹

گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی

گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست

۱۰

گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را

گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست

تصاویر و صوت

دیوان اشعار پروین اعتصامی به کوشش دکتر حسن احمدی گیوی با مقدمهٔ ملک‌الشعرای بهار - تصویر ۱۰۱
دیوان پروین اعتصامی - تصویر ۱۵۶

نظرات

user_image
حسین جلالی
۱۳۸۶/۱۲/۱۳ - ۰۸:۳۵:۳۵
با تشکر از شما، در browser من مصراع دوم بیت اول تماما در یک سطر جا نگرفته و در نتیجه مصراعهای سایر ابیات به درستی کنار هم قرار نمی گیرند.اگر فاصله ما بین "افسار" و "نیست" حذف شود این مشکل برطرف خواهد شد.
پاسخ: مشکل موقتاً حل شد (در صورتی که شما هنوز شعر را به همان صورت می‌بینید کلید Ctrl+F5 را بزنید تا تمامی اجزای صفحه از میزبان دوباره آورده شوند)، در هر صورت مشکلاتی شبیه به این هنوز وجود دارند و نیازمند یک راه حل بهتر برای نمایش متقارن ابیات هستند که تلاش می‌شود در فرصت مناسب مشکل حل شود.
user_image
عنایت الفت
۱۳۸۶/۱۲/۲۸ - ۱۴:۴۰:۳۹
با احترام و تقدیر از دست اندر کاران گنجور برای تهیه چنین گنجینه ارزشمند، لطفاً توجه فرمائید:در مصرع اول، یک بیت بآخر مانده کلمه بخود صحیح نمیباشد و درست آن بیخود است.بامید روزیکه هیچ غلط املائی در هیچکدام از اشعار شعرا دیده نشود.
پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح شد.
user_image
ف-ش
۱۳۸۷/۰۲/۲۰ - ۰۶:۲۵:۳۰
هودر مصرع آخر میخوانیم "گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست"درعرف مامعنی روشنی ندارد حال بد نیست به کلامی از پیامبر توجه کنیم که ترجمه اش اینست: مردم در خوابند وپس از مرگ بیدار میشوند این ابیات مولوی هم شاید توضیحی بر آن باشدهوش را بگذار آنگه هوشدار گوش را بربند آنگه گوشدار جای دیگر گوید:وهم وفکر وحس و ادراکات ما همچو نی دان مرکب کودک هلانتیجه میگیریم که ورای بیداری معمولی بیداری دیگری وجود دارد وورای هشیاری معمولی هشیاری دیگری ودر بیت مذکورهشیاری دوم باید مورد نظر باشدفکر عارفانه وزرف اندیشی پروین در این منظومه ودیگر منظوماتش که در سن جوانی سروده شده ویادآور سخنان پیران مجرب است فوقالعاده به نظر میرسد
user_image
دوست
۱۳۸۸/۰۶/۱۸ - ۲۱:۱۰:۰۰
در مصراع دوم بیت اخر بجای هوشیاری باید هشیاری نوشته شود
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
علی
۱۳۸۸/۱۱/۲۵ - ۱۲:۴۸:۵۷
ایا این شعر چند وزن ندارد؟و فقط وزنش(فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)است؟
user_image
هاتف
۱۳۸۹/۱۱/۲۵ - ۰۵:۱۲:۱۶
من این شعر را از هر شعری بیشتر دوست دارم به خاطر آهنگ مناظره گونه بودنش و بخصوص به خاطر داستان زیبایش.
user_image
آرمان
۱۳۹۰/۰۹/۱۱ - ۱۱:۲۲:۵۵
در مصراع اول بیت آخر کاما باید به بین کلمه های هشیار و مردم منتقل شود.. با تشکر فراوان از سایت بی نظیرتان و آرزوی موفقیت در ادامه کارتان
user_image
atash
۱۳۹۰/۰۹/۱۱ - ۱۱:۴۳:۰۳
ببخشید معنی این مصراع چیست؟گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
user_image
رامین
۱۳۹۰/۰۹/۱۱ - ۱۲:۵۴:۳۵
در جواب atash جان:معنی مصرع گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست یعنی از کجا بدانیم که والی خودش به خانه ی می فروش نرفته باشد
user_image
سیامک
۱۳۹۰/۱۱/۲۰ - ۱۷:۰۷:۳۴
در جواب آقای آرمان؛در مصرع اوّل بیت آخر، کاما (ویرگول) در جای درستی آمده است. "هشیار" صفتی است برای "مردم"، یعنی "مردم هشیار". این مصرع به زبان روان این گونه معنی می دهد: "گفت: مردم هوشیار باید [مردم] مست را حد (=تازیانه، شلاق) بزنند".
user_image
Sia
۱۳۹۱/۰۶/۲۴ - ۱۸:۱۱:۰۵
با سلام و خدا قوت به تمامی عزیزان گردآورنده این سایت ارزشمندمن در جایی مصرع اول بیت هشتم((گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه))را اینطوری دیدم خواهشمندم راهنمایی کنیدنقل قول:((آنقدر مستی زهی از سر در افتادت کلاه))باسپاس
user_image
ناشناس
۱۳۹۱/۱۱/۲۱ - ۱۶:۰۲:۲۱
من از پروین اعتصامی ملقب به خانوم کوچیک خیلی خوشم میاد
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۰۷ - ۱۵:۵۲:۰۱
برای مست راه رفتن شادروان صادق هدایت پیل پیلی را بکار برده است
user_image
پدرام
۱۳۹۲/۰۵/۰۴ - ۰۷:۴۵:۲۹
درودمصرع دوم از بیت دوم نباید « جرم از راه رفتن ... » باشد ؟ کلمه ی « از » باید نوشته شود .با سپاس از شما
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۰۸/۱۷ - ۲۲:۳۶:۵۶
"حکایت کراوات" گشت شب مردی به ره دید و کراواتش گرفت گفت: قربان این کراوات من است افسار نیست! گفت : می باید تو را با خود به آگاهی برم گفت: آگاهی سرایِ مردم هشیار نیست! گفت: نرم افزار غرب افکنده ای بر گردنت گفت: غربی تر ز رختِ رزمی سرکار نیست! گفت: این نقش صلیبی هاست در مشرق زمین گفت: این مارک مسلمانان آن عهد است از کفّار نیست! گفت: تا کی می زنی بر سینه سنگ اجنبی گفت: این میراث زرتشت است و از اعراب میگوخوار نیست! گفت: کمتر در نما قُمپُز تو از عصر حجر گفت: این طرح مهاجر های ایران، پیک استعمار نیست! گفت: یعنی عامل بیگانه و فسق و قرو اطوار نیست؟ گفت: سنگین تر از آن در قوطی عطار نیست! گفت: جداً عضو ام.پی.تی و اف.بی.آی و ام.آی.آر نیست؟! گفت: مظنون طبق تحقیقات مشکل دار نیست! گفت: آیا آرمِ آدم های شاه ِخائن ودربار نیست؟ گفت: فرقی بین شاه و سایر اقشار نیست! گفت: آیا در جهان پوشیدن آن عار نیست گفت: جز در مامِ میهن حال و روزش زار نیست! گفت: آیا جانشین چفیه و دستار نیست؟ گفت: حتی همنشین خرقه و زُنّار نیست! گفت: پس امشب بخشکی شانس با ما یار نیست! گفت: آویزی از این ارزنده تر بر گردن احرار نیست! گفت: با آن شیک و خوش تیپ و مرتب می شوم؟ گفت: بردار و بزن البته قابل دار نیست! "کیشو" پیوند به وبگاه بیرونی کروات؛ این پارچه درازِ دردسر ساز! _زیبا کلام در ادامه با انتقاد از این استدلال که "کراوات نمادی غربی است و سمبل صلیب و مسیحیت است"، نوشت: «اگر قرار شود که ما کراوات را به این اعتبار که غربی است و از غرب آمده، کنار بگذاریم در آن صورت یونیفرم نیروی انتظامی را هم براساس همان استدلال باید بگذاریم کنار، چون یونیفرم و پوشیدن آن هم غربی است.» پیوند به وبگاه بیرونی _بهمن کشاورز رییس اتحادیه‌ی سراسری کانو‌ن‌های وکلای دادگستری : براساس تحقیقات کراوات نمادی اسلامی است ,وی به تحقیقی که دکتر نوربها در مورد تاریخچه‌ کراوات انجام داده بود اشاره کرد و گفت: بر اساس تحقیق ایشان کراوات یک نماد اسلامی است و در جنگ‌های صلیبی سربازان اسلام از آن استفاده می‌کردند و چون اولین بار مسلمانان قوم کروات آن را انتخاب کردند به این نام مشهور شده است. پیوند به وبگاه بیرونی _ریشه ایرانی در مورد ریشه ایرانی بودن کراوات گفته شده که در اوستا 12 چیز را نیاز مرد جنگی دانسته‌اند که هشتمین آن کوئرس از ریشه کوئرت بود که در زبان پهلوی به آن گریوپان می‌گفتند و به روی زره بسته می‌شد. هم چنین در نقش رجب فارس نرسیده به نقش رستم، که بنا بر نظر هرتسفلد مربوط به بابک، پدر اردشیر پاپکان می‌شود، کوئرت را بر دور گردن بابک به وضوح می‌توان دید که به روی زره بسته است. این پارچه پهن را بزرگان و سرداران سپاه به صورت پهن و پیش‌سینه‌ای استفاده می‌کردند و نمونه پهن آن در نقوش طاق‌بستان دیده می‌شود.[6] نوئل مالکوم، پژوهش گر بریتانیایی، در کتاب خود به نام "تاریخچه مختصر بوسنی" بر این باور است که کراوات نخستین بار از ایران در زمان ساسانیان به اروپا رفت. این ایرانیان پیروان مانی بودند و برای اینکه از دیگران متمایز نشان داده شوند از پارچه‌ای در جلوی پیراهن خود استفاده می‌کردند ولی در تاریخ معاصر توسط کرواسی‌ها به فرانسه برده شد و به دلیل تفاوت‌های زبانی، نام آن به کراوات تبدیل شد ... پیوند به وبگاه بیرونی _.کرواتها ایرانی هستند! مطالعات تاریخی نشان می دهد که نژاد فعلی کرواسی ، کرواتها، از 1700 سال پیش شروع به مهاجرات از سرزمین مادریشان ، ایران به سمت کرواسی، صربستان و بوسنی مهاجرت نموده اند. احتمالاً علت این مهاجرت سرکوب مومنین به آئین مانوی در دوران ساسانیان بوده است مهاجرین اولیه برای آنکه از سایر اقوام آن ناحیه تمیز داده شوند خود را "خراوات" یا همان کروات می نامیده اند. همچنین این مهاجران ایرانی تبار ، برای آنکه وجه تمایز خود را از نشان دهند، دستمالی بدور گردنشان می بستند، چیزی که بعدها محبوبیتی جهانی یافت و به کراوات مشهور گشت.در سال 1656 ، لوئی چهاردهم ، هنگی از داوطلبان کروات را در ارتش خود تشکیل داد. اعضای این هنگ، برسم پیشینیان خود، دستمالی ابریشمین را بدور گردن خود می بستند که در انتهای آن گره ای داشت. همچنین این دستمال برای بستن زخم مجروحین مورد استفاده قرار می گرفت. از آن به بعد این حمایل ابریشمی به عنوان بخشی از زیور نظامی در ارتش فرانسه پذیرفته شد و واژه ’a la croate’ وارد زبان فرانسه گشت. 170 سال بعد بستن کراوات به گردن رسمی جهان شمول گردید. پیوند به وبگاه بیرونی "با کروات برخورد شود، تکلیف کت و شلوار و جلیقه و کفش‌های بندی چه می‌شود؟" ....... _در تحقیق صورت گرفته از سوی نیما پیشدادیان همچنین روایت شده که در جنگ‌های ایران و یونان ارتش هخامنشی برای رسیدن به یونان راه درازی را طی می‌کرد و گاه گروه‌ها و قسمت‌هایی از این ارتش به جهاتی از بدنه سپاه جدا می‌شدند و گاه راه خود را پیدا نمی‌کردند و حتی به ناچار در مناطق دیگری ساکن می‌شدند. برخی از اقوام و ملل ساکن در اروپا بازماندگان همان ارتش هخامنشی هستند و گویا مردم کرواسی از آن جمله‌اند. همچنین اجداد مردم کرواسی از نژاد «سیت» هستند که تیره‌ای از مادها بوده و نوادگان آنها اینک در قزوین کنونی ساکن هستند. .......... پیوند به وبگاه بیرونی _ - کراوات اصالتا پوششی ایرانی است خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی
user_image
شاهرخ
۱۳۹۳/۱۱/۱۵ - ۰۵:۴۸:۲۸
باسلام به تمامی علاقمندان به اشعار وبادرود بر گردانندگان محترم سایت . حاشیه درحاشیه نوشتن واینکه بجای مفهوم شعر از کراوات طرفداری کردن یا بداندیشیدن در رابطه با استفاده از یک پوشش چه حاصلی دارد وبقول سعدی تن آدمی عزیز است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت . آدمیت را ارج بنهیم وهرگونه که مایل بودیم از پوششی کراوات استفاده کنیم.
user_image
رضا
۱۳۹۴/۰۹/۰۷ - ۱۴:۳۰:۴۸
پروین اعتصامی استاد مناظره است واقعا اینگونه شعر ها را خیلی دوست دارم
user_image
مرتضی
۱۳۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۹:۳۳:۰۱
با دروددر این نشانی شرح این شعر را ببینید؛پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
حمید
۱۳۹۶/۰۹/۲۸ - ۰۱:۴۹:۳۷
در بیت سوم، "میباید" را بهتر است این طور "می باید" بنویسیم زیباتر است.
user_image
صابرخوشبین صفت
۱۳۹۶/۱۰/۳۰ - ۰۱:۰۹:۵۷
سلام و درودهااکثر شعرهای زنده یاد پروین اعتصامی در قالب "قطعه"است .در بیشتر شعرهای شاعره ی خوش ذوق ، مشکلات و سختی های روزگار و مخصوصا عصر رضاخان به تصویر کشیده شده اند و به قطعه های زیبای "محتسب"و "اشک یتیم"از این نمونه اند .روحش شاد
user_image
صابرخوشبین صفت
۱۳۹۶/۱۰/۳۰ - ۰۱:۱۱:۴۹
سلام و درودهااکثر شعرهای زنده یاد پروین اعتصامی در قالب "قطعه"است .در بیشتر شعرهای شاعره ی خوش ذوق ، مشکلات و سختی های روزگار و مخصوصا عصر رضاخان به تصویر کشیده شده اند و قطعه های زیبای "محتسب"و "اشک یتیم"از این نمونه اند .روحش شاد
user_image
علی
۱۳۹۷/۰۸/۲۶ - ۰۶:۱۵:۳۴
با درود :زان سبب افتان و خیزان میرویکلمه زان = از ان اشاره به دور و زمان گذشتهمیروی = اشاره به زمان حالبهتر بود میگفت زین سبب افتان و خیزانچون مستی اون مرد در اون در همین شبی هست که محتسب اشاره میکنه نمیشه گفت الان که افتان و خیزان میروی سببش از ان مستی هستدر صورتی که از این مستی هست زمان حال
user_image
بابک چندم
۱۳۹۷/۰۸/۲۶ - ۲۰:۲۸:۴۷
@ علی،درود بر شمامی روی: فعل حالمستی: فعل ماضی (گذشته)"مستی" پیشتر یا دورتر (ماضی،گذشته) از "می روی" (حال) است، بنابر این "آن" که نشانه دور بودن است به فعل دورتر (مستی) تعلق می گیرد و نه "این" ...
user_image
علی
۱۳۹۷/۰۸/۲۷ - ۱۵:۲۲:۰۷
درود برشما بابک لطف کنید نام اون فرهنگ که مستی رو ماضی مشخص کرده رو بفرمائییدمست بودی = قبلا مست بودی ( ماضی)مست هستی = مستی الان مست هستی ( حال )مست میشوی = آینده" ی " که در آخر کلمات میآید بیشتر دلالت بر زمان حال داردمسافری : شما مسافر هستی الان زائری : ......مهمانی : ......خندانی : .....
user_image
بابک چندم
۱۳۹۷/۰۸/۲۷ - ۱۹:۰۳:۴۵
علی جان،ببین کارت راه می افتد؟مستی = مست می بوده ای، یعنی پیشتر مست کردی تا به حال هم مستی ماضی استمراری که من به اشتباه نوشتم گذشته...ماقبل "می روی" قرار می گیرد، یعنی اول مست کردی بعد راه افتادی و تا همین حالا هم "می روی"...چون ماقبل است نشانه اش "آن" است، "می روی" نزدیکتر و نشانه اش "این" است...
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۸/۲۷ - ۲۰:۲۳:۰۷
مستی یعنی مست بودی(بوده ای)زان سبب افتان و خیزان میروی که مست بودی(بوده ای/شدی یا شده ای)تکیه بر مستی شده نه تلوتلو خوردن که شاید نشانه ای باشد یا نباشدمیروی که زمان حال است به افتان و خیزان برمیگردد و مستی(مست بودی یا بوده ای) پیشتر از آن رخ داده استاین تلوتلو خوردن نشان آن است که پیشتر چیزی نوشیدی (نوشیده ای)
user_image
حسین گرگین
۱۳۹۷/۱۱/۱۲ - ۰۶:۵۷:۰۱
با سلام و عرض ادب بنده از این شعر بیشترین لذت را برده ام آنهم بخاطر وزن و آهنگ یکسانی که در این شعر وجود دارد در بیت هشتم که میگوید گفت آگه نیستی بنده در خیلی از کتابها بجای نیستی آگه نه ای که به این صورت نوشته شده است " گفت آگه نه ای از سر ..."
user_image
احسان
۱۳۹۸/۰۳/۱۵ - ۱۰:۲۴:۲۶
سلام معنی این مصرع جی میشه؟گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۸/۰۳/۱۵ - ۱۱:۱۲:۳۱
احسان جان گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاهخیلی ساده می گوید : خبر نداری که کلاه از سرت افتاده، از بس که مستی
user_image
مجید
۱۳۹۸/۰۴/۱۶ - ۲۲:۴۴:۱۳
در
پاسخ به علی آقا ، مست هستی که به تنهایی نمی تواند به انجام فعل آن در مقام استنتاق دلالت نماید بلکه این مستی کردی است که ناپسند است بنحویکه فاعل می بایست در مقام
پاسخ بر آید پس آن درست است و اشاره به گذشته یعنی مست کردید دارد. مست بودن قائم به شخص نیست یعنی اینکه ممکنست شخص ثالث موجب مستی باشد که شخص مست را فاقد مسئولیت می نماید.
user_image
اسحاقی
۱۳۹۸/۰۶/۱۰ - ۱۵:۳۰:۵۳
با سلام و احترام بد نیست چند نکته رو به استحضار برسونم:اول اینکه این شعر رو همای نیز خوانده است دوم زمان فعل است در دستور زبان فارسی جزء استثناهاست یعنی به ظاهر ماضی اما در اصل مضارع و حال است.سوم کلاه بر سر گذاشتن از رسومات عصر شاعر بوده و با توجه جایگاه و طبقات آدمها انواع و اقسام آن نیز متفاوت بوده است.
user_image
رسول
۱۳۹۸/۰۶/۲۰ - ۰۳:۲۳:۳۱
سلام در بیت دوم و در مصرع دوم کلمه جرم م دارای چه حرکتی است ساکن یا کسره لطفا روشن بفرمائید با توضیح
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۴/۱۳ - ۰۷:۴۴:۴۵
سلام و دروددر ادامه نظر قبلی خودم در مورد کلمه زین سبب باید عرض کنم که بیائید این داستان را به تصویر بکشیم : جناب محتسب به اون شخص میگه تو الان مستی . دلالت بر نوعی حالت در زمان حال میباشدیه سئوال :: چرا محتسب بسمت مرد کشیده شد ؟جواب :: حالت و نوع راه رفتن مرد باعث شد که محتسب مشکوک بشه و به سراغش بره حال اگر مرد صاف و درست میرفت این مسئله پیش نمی آمد تا اینجا معلول برا ما مشخص شد ( نوع راه رفتن ) محتسب هم داره همینو میگه که علت این نوع حرکت تو اینه که الان مست هستی گفت مستی زین سبب افتان و خیزان میرویحالا سئوال من از دوستانی که میگن قبلا مست کرده :در اون شب من هم با همین مرد سر یک میز شراب خوردیم و با هم قدم میزدیم من مست نبودم با اینکه خورده بودم که محتسب رسید و رفت یقه اونو گرفت چرا به من گیر نداد در صورتی که منم خورده بودم ؟پس دیدید که خوردن دلیل نیستد بلکه مستی باعث نوع راه رفتن هستگفت مستی زین سبب افتان..... از سبب این مستی هست که اینجوری راه میری محتسب نگفت از سبب آن خوردن چون منم با او خورده بودم ولی معلوم شد که خوردن ملاک نبوده از اینکه طولانی شد منو ببخشید
user_image
میلاد
۱۳۹۹/۰۵/۰۳ - ۰۳:۳۴:۳۱
سلامتوقع است از درج نظرات طولانی بی محتوا که هیچ ربطی به شعر ندارند خودداری کنیدگنجور بستر نشر نظرات پوچ نیست
user_image
امیررضا آبرون
۱۳۹۹/۰۶/۱۸ - ۰۸:۱۵:۱۲
سلامدر بیت آخر به نظرم بعد از هشیار کسره است. یعنی باید هشیارِ مردم، مست را حد زند.
user_image
nabavar
۱۳۹۹/۰۶/۱۸ - ۱۴:۵۹:۰۲
گرامی امیر رضاگفت: باید حد زند هشیار مردم، مست راهمان هشیار مردم درست است، ”هشیار مردم “اضافه ی مقلوب ” مردمٰ هشیار “ استمانند ”بزرگ رود “ که اضافه ی مقلوب” رودِ بزرگ“ استدر اضافه ی مقلوب کسره حذف می شود
user_image
ظریفی
۱۳۹۹/۰۷/۲۵ - ۱۳:۵۵:۰۶
اصلاح بفرمایید: پوسیده است یا پوسیده‌ست. نه پوسیدست!
user_image
محمد بنان
۱۴۰۰/۰۷/۱۲ - ۱۷:۵۶:۰۱
با سلام فکر میکنم یک بیت از این شعر از قلم افتاده گفت حاشا کن که دیوارش بسی باشد بلند گفت ما را هیچ جز کوتاهی دیوار نیست
user_image
مهدی فصیحی
۱۴۰۱/۱۱/۰۷ - ۲۳:۵۱:۲۲
از دست اندرکاران محترم گنجور توقع داریم حاشیه های بی ربط و گاه مزخرف و خالی از ارزش رو حذف کنه . دوستان اهل ادب هم هرجا حاشیه ایی ناپسند دیدند درخواست حذف بدهند . مانند مزخرفاتی که ناشناس در حاشیه این شعر درج کرده که بسیار سست و بی ارزش و خالی از وجاهت است.
user_image
میم.ر فغان
۱۴۰۱/۱۱/۲۸ - ۱۲:۱۲:۰۸
چقدر زیبا خانوم اعتصامی در این بیت توضیح دادند که مستی این شخص از مِی و شراب، و اصلا دنیایی نیست. گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست    
user_image
حمید کیهان
۱۴۰۲/۰۱/۲۷ - ۱۷:۱۲:۴۵
در ده چهل بکی از روزنامه های معتبر مسابقه از طریق نظر سنجی مابین فروغ فرخزار و پروین اعتصامی گذاشته شد که فکر کنم فروغ برنده شد. بنظر من مقایسه ناجوری بود چون سبک شعری ایندو کاملا فرق داره. نظر شما چیست؟