
پروین اعتصامی
شمارهٔ ۱۴۸ - ناتوان
۱
جوانی چنین گفت روزی به پیری
که چون است با پیریت زندگانی
۲
بگفت اندرین نامه حرفی است مبهم
که معنیش جز وقت پیری ندانی
۳
تو، به کز توانائی خویش گوئی
چه میپرسی از دورهٔ ناتوانی
۴
جوانی نکودار، کاین مرغ زیبا
نماند در این خانهٔ استخوانی
۵
متاعی که من رایگان دادم از کف
تو گر میتوانی، مده رایگانی
۶
هر آن سرگرانی که من کردم اول
جهان کرد از آن بیشتر، سرگرانی
۷
چو سرمایهام سوخت، از کار ماندم
که بازی است، بیمایه بازارگانی
۸
از آن برد گنج مرا، دزد گیتی
که در خواب بودم گه پاسبانی
تصاویر و صوت

نظرات
علی جانپورطاهر
پاسخ: با تشکر، اصلاح شد.
مهدی میرزائی
محمد
علی اکبر ابراهیمی پور
پاسخ دوست عزیز، بله شعر قطعه است چون در بخش مقطعات آورده شده و قافیه ی آن "انی" است. دقت کنید که در پایان مصرع اول از بیت اول، در کلمه ی "پیری" حرف ی علامت نکره است، در حالیکه در پایان هر بیت، ی نسبی است، پس مصرع اول قافیه ندارد و شعر غزل یا قصیده نیست و قطعه می باشد.
فریبرز
مسلم
مجتبی