
پروین اعتصامی
شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سرودهام
۱
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
۲
گرچه جز تلخی از ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
۳
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
۴
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بیدوست دلی غمگین است
۵
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
۶
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقتبین است
۷
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
۸
آدمی هر چه توانگر باشد
چو بدین نقطه رسد مسکین است
۹
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
۱۰
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
۱۱
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
نظرات
ناشناس
ناشناس
رحیل
پاسخ: با تشکر، مصرع یاد شده حداقل به سیاق فارسی ایران مشکلی از لحاظ دستوری ندارد و اتفاقاً این مصرع به همین صورت ضربالمثل است.
دوست دار فرهنگ و ادب ایران - کرداری
خسرو یاوری
علی معینی
مخمور
حمید دوستی نژاد
دکتر نوروز امینی
مرادی
نرجس
فرج الله نعمتی
فرج الله نعمتی
نوری سیدی
پاسخ تمام مشکلات درخداوند نهفته است...این سروده را دوران دبیرستان دبیرادبیاتم بسیارتعریف کرده بود که ازآن به بعدجویای آن بودم،باخط درشت وزیبا این شعررانوشتم وبه چند نفر وچندمکان هدیه دادم.عالـــــی بود.....
عنایت الله
مرتضی
ناشناس
ناشناس
سعید
حیدری
شمس ۲
فاطمه
ابوالفضل
داریوش پورشعبان
داریوش پورشعبان
ایمان
مامیترا
مامیترا
مهرشاد
مهرشاد
مجید معینی
محسن
وحید سبزیانپور wsabzianpoor@yahoo.com
وحید سبزیانپور wsabzianpoor@yahoo.com
سیدسعید
حسن جمالی
۰۶۴۲
گل آقا
ali moghtaderi
سارا رشیدی