پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

شمارهٔ ۲۴ - بام شکسته

۱

بادی وزید و لانهٔ خردی خراب کرد

بشکست بامکی و فرو ریخت بر سری

۲

لرزید پیکری و تبه گشت فرصتی

افتاد مرغکی وز خون سرخ شد پری

۳

از ظلم رهزنی، ز رهی ماند رهروی

از دستبرد حادثه‌ای، بسته شد دری

۴

از هم گسست رشتهٔ عهد و مودتی

نابود گشت نام و نشانی ز دفتری

۵

فریاد شوق دیگر از آن لانه برنخاست

و آن خار و خس فکنده شد آخر در آذری

۶

ناچیز گشت آرزوی چند ساله‌ای

دور اوفتاد کودک خردی ز مادری

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مجتبی
۱۴۰۱/۰۷/۱۰ - ۱۳:۰۵:۵۵
سلام و برداشت من از این شعر این هست که؛ این شعر درباره دشمنی های بسیار بسیار کوچکی هست که پیش می آید و به مرور باعث ویرانی همه چیز میشود، مانند کسانی که توطئه ای علیه کسی درست میکنند و عاقبت باعث نابودی یک خانواده، یک شغل و.. میشود.