رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۱۰۰

۱

آن جفا پیشه که منعش ز جفا نتوان کرد

چه توان کرد که منع دل ما نتوان کرد

۲

آن که در خیل نکویان نتوان یافت چو او

به جفائی که کند ترک وفا نتوان کرد

۳

نتوان کرد جدائی ز تو اما چه علاج

که رقیبان ترا از تو جدا نتوان کرد

۴

قیمت خون شهیدی چه بود غیر از هیچ

که ز بی قیمتیش هیچ بها نتوان کرد

۵

خود که گفتت که چنان قطع نظر کن از ما

که به عمری نگهی جانب ما نتوان کرد

۶

به جفا از تو محال است که بردارم دل

جان من ورنه ازین بیش جفا نتوان کرد

۷

جان فدای تو اگر کرد عجب نیست رفیق

جان چه باشد که به راه تو فدا نتوان کرد

تصاویر و صوت

دیوان رفیق اصفهانی به کوشش احمد کرمی - احمد کرمی - تصویر ۲۶۸

نظرات