رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۱۶۰

۱

روزم سیاه شد ز نگاه کلاه دوز

آه از نگاه چشم سیاه کلاه دوز

۲

گاهی ز دیدگاه ز دل خون چکاندم

طرز نگاه گاه بگاه کلاه دوز

۳

از قد سر و روی مهم کرده بی نیاز

قد چو سرو و روی چو ماه کلاه دوز

۴

از سر بصد کلاه کیانی نمی نهم

گر بر سرم نهند کلاه کلاه دوز

۵

خوش باشد ار بسوزن مژگان رفو کنم

چاک دلم ز تار نگاه کلاه دوز

۶

بر سر کله چو کج نهد از ناز سر نهند

خوبان کج کلاه به راه کلاه دوز

۷

دعوی اگر کند که ز خوبان نکوترم

روی نکو بس است گواه کلاه دوز

۸

سر زد گیاه مهر وی از سینه، زد چو سر

از باغ حسن مهر گیاه کلاه دوز

۹

از بی زری رفیق بود بی کلاه سیم

نه جرم من بود نه گناه کلاه دوز

تصاویر و صوت

نظرات