رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۱۸۶

۱

کشد بهر وفا تا کی جفا دل

چو دلبر کاش بودی بی وفا دل

۲

به جورش گر همه عمر آزماید

ندارد دست از آن جور آزما دل

۳

به هر موئی دلی دارم تمنا

که بر هر موی او بندم جدا دل

۴

بکش دست از جفای دل خدا را

ننالد تا ز دستت بر خدا دل

۵

اگر جانان توئی جان را، خوشا جان

اگر دلبر توئی دل را، خوشا دل

۶

تویی در دیده ی نمناک ما نور

توئی در سینه ی غمناک ما دل

۷

ملامت کم کن ای ناصح که اینست

کز آن دلبر که برد از دست ما دل

۸

در این کشور نخواهی دید ازین پس

به دست هیچ کس در هیچ جا دل

۹

رفیق از دیده ام دل در بلا ماند

بود از دیده آری در بلا دل

۱۰

اگر دل را نبودی ره نما چشم

نبودی در بلاها مبتلا دل

تصاویر و صوت

دیوان رفیق اصفهانی به کوشش احمد کرمی - احمد کرمی - تصویر ۱۴۶

نظرات