
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۱۹۲
۱
آمدی رفتی از برم غافل
صبر و هوشم ربودی از سر و دل
۲
ای گل از عارض تو گشته خجل
سرو پیش قد تو پا در گل
۳
ای به رخ رشک لعبتان ختا
ای به قد غیرت بتان چگل
۴
دلبر دیر صلح زود عتاب
مه نامهربان مهر گسل
۵
کردی از لطف و جور روشن و تار
غیر را مجلس و مرا محفل
۶
گلخن و گلشن از تو غیر و مرا
شب و روز است مسکن و منزل
۷
بی تو و با تو تا کی و تا چند
من دل افگار و مدعی خوشدل
۸
بی من ای یار کار تو آسان
بی تو ای دوست کار من مشکل
۹
بی تو از دیگران ملول رفیق
تو به رغمش به دیگران مایل
نظرات