رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۲۰۰

۱

نیاید تا به لب از ضعف جانم

نمی آید به لب از دل فغانم

۲

به داغت سوختی جان من از هجر

چه می خواهی ز جان ناتوانم

۳

مجو تاب و توان از من که بی تو

شد از تن تاب و رفت از دل توانم

۴

ز جوی دیده اشک من روانست

که رفت از دیده آن سرو روانم

۵

نمی بینی اگر خونین دلم را

نگاهی کن به چشم خون فشانم

۶

نیاید غیر فکرت در ضمیرم

نباشد غیر ذکرت بر زبانم

۷

رفیق از دوری آن مه شب و روز

رود آه و فغان بر آسمانم

تصاویر و صوت

دیوان رفیق اصفهانی به کوشش احمد کرمی - احمد کرمی - تصویر ۱۵۸

نظرات