
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۲۱۲
۱
به قربان قد و بالات گردم
بلاگردان سر تا پات گردم
۲
چه استغنا و ناز است این الهی
فدای ناز و استغنات گردم
۳
به خاک پایت ای بت کارزویم
همین باشد که خاک پات گردم
۴
هلاک عارض زیبات باشم
شهید قامت رعنات گردم
۵
همین گردد مرا در دل شب و روز
که گرد منزل و مأوات گردم
۶
مرا دیدی و گفتی این سگ ماست
به گرد دیدهٔ بینات گردم
۷
رفیق آسا مرا دارد بر آن عشق
که رسوایت شوم شیدات گردم
نظرات