
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۲۵۷
۱
صید سگان ایندرم تیع جفا بر من مزن
زنهار بر صید حرم تیغ ای شکارافکن مزن
۲
بر دل مزن تیر جفا ای دوست دشمن دوست را
ور می زنی بهر خدا بهر دل دشمن مزن
۳
منما ز چاک پیرهن آن تن بهر کس جان من
وز رشک آن ای سیمتن چاکم به پیراهن مزن
۴
دامن بقتل بی دلان چون برزنی ای دلستان
یا خون من ریز از میان یا بر میان دامن مزن
۵
با مدعی ای نیک رو طفلی ز تو نبود نکو
افسانه در محفل مگو پیمانه در گلشن مزن
نظرات