رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۲۸۵

۱

جان می کندم ز تن کناره

یک لحظه مکن ز من کناره

۲

غیر از تو گلی نکرده هرگز

از بلبل خویشتن کناره

۳

کی جز تو که از منت کنار است

بت کرده ز اهرمن کناره

۴

آنکو که وطن نیست فارغ (؟)

من چون کنم از وطن کناره

۵

هرگز نشنیده ام که کرده ست

مرغ چمن از چمن کناره

۶

کردم چه خطا که کرد از من

آن آهوی ختن کناره (؟)

۷

گفتم که کناره کن ز اغیار

کرد از من ازین سخن کناره

۸

از زاری من رفیق کردند

از من همه مرد و زن کناره

تصاویر و صوت

نظرات