
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۲۹۰
۱
ای خوی بد ای دلبر بدخو که تو داری
نیکو نبود با رخ نیکو که تو داری
۲
نه رنگ وفاداری و نه بوی مروت
حیف از گل رو ای گل خودرو که تو داری
۳
طبع تو بسی نازک و خوی تو بسی تند
فریاد ازین طبع و از این خو که تو داری
۴
نه روی تو دارد گل نه موی تو سنبل
دارد که چنین روی و چنین مو که تو داری
۵
گفتی که وفادار و کرم پیشه ام آخر
آئین وفا رسم کرم کو که تو داری
۶
رو یار دگر جوی دلا ز آن که جوی نیست
جویای وفا یار جفاجو که تو داری
۷
غم نیست رفیق از غم او گر نشدی شاد
شادی تو کافیست غم او که تو داری
تصاویر و صوت

نظرات