رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۲۹۱

۱

کی تو چو من ای نگار داری

چون من تو یکی هزار داری

۲

صد عاشق بی قرار داری

صد چیست که صد هزار داری

۳

یک وعده وفا نکرده خلقی

هر گوشه در انتظار داری

۴

روزی بکسی نمی کنی شام

خوی بد روزگار داری

۵

چون گل دارم عزیزت ای گل

چون خارم اگرچه خوار داری

۶

در رخنه ی پیرهن گلستان

در چاک قبا بهار داری

۷

کار تو جفاست رو جفا کن

با مهر و وفا چه کار داری

۸

ما را چو رفیق از تو فخر است

هر چند ز ما تو عار داری

تصاویر و صوت

نظرات