
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۲۹۷
۱
به غیر آن ماه را بیمهر با من مهربان کردی
خلاف عادت خودکردنی ای آسمان کردی
۲
نهادی داغ هجرم بر دل و از دیده ام رفتی
دلم را خون چکان و دیده ام را خونفشان کردی
۳
مشو از حرف بدگو بدگمان وز در مران ما را
که عمری آزمودی روزگاری امتحان کردی
۴
بعشوه طاقت جان و تن شیخ و صبی بردی
بغمزه غارت دین و دل پیر و جوان کردی
۵
ندارد بر فغان و ناله ام گوشی رفیق ارنه
بکویش روزها نالیدی و شبها فغان کردی
تصاویر و صوت

نظرات