
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۳۰۵
۱
ز می نام و نشان تا هست باقی
من و میخانه و مینا و ساقی
۲
خوشست از دست خوبان صفاهان
می شیرازی و رطل عراقی
۳
علاج تلخکامان چون ندارند
نکورویان به این شیرین مذاقی
۴
به غیر من ترا مهر و وفا چند
بود آن دایمی این اتفاقی
۵
چو در کوی توام ره نیست گردد
میسر با توام چون هم وثاقی
۶
رفیق از فرقت جانان ازین پس
نگوید جز غزلهای فراقی
نظرات