رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۳۶

۱

به من هر کار آن پرکار کرده است

ز کار آموزی - اغیار - کرده است

۲

نه کارم بود عشق و این عجب نیست

که عشق این کارها بسیار کرده است

۳

چنین آتش به جان از آتش عشق

مرا آن آتشین رخسار کرده است

۴

به چشم تر بنازم کان گل اشک

سر کوی ترا گلزار کرده است

۵

مکش دامن ز من ای گل که هر کو

ترا گل کرده ما را خار کرده است

۶

خضر را حسرت لب تشنگانت

ز آب زندگی بیزار کرده است

۷

به کویش توبه کن زاهد که عمریست

رفیق از توبه استغفار کرده است

تصاویر و صوت

دیوان رفیق اصفهانی به کوشش احمد کرمی - احمد کرمی - تصویر ۳۶

نظرات