
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۴۷
۱
تو گر خون ریزیم ممنونم ای دوست
مگو تا غیر ریزد خونم ای دوست
۲
مرا هم بر سر کویت سگی دان
مکن از کوی خود بیرونم ای دوست
۳
به حسن از لیلی افزونی تو و من
به عشق افزون تر از مجنونم ای دوست
۴
شود هر روز افزون تر به عشقت
غم آن حسن روزافزونم ای دوست
۵
تو تا از لطف با من مهربانی
چه غم از کینه ی گردونم ای دوست
۶
مده جام می گلگون به دستم
که مست آن لب می گونم ای دوست
۷
چه می گوئی رفیق از هجر چونی
چه می گویم ز هجرت چونم ای دوست
نظرات