رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۴۸

۱

بود هر درد را درمان شکی نیست

ولی دردا که درد من یکی نیست

۲

به راه عشق رو گر مرد راهی

کز این به سالکان را مسلکی نیست

۳

به هر تارک بود آن خاک در تاج

ولی این تاج بر هر تارکی نیست

۴

به قتل من چه حاجت ناوک آن

که تیر غمزه کم از ناوکی نیست

۵

خوشم با مجلس مستان که آنجا

بزرگی را جدل با کوچکی نیست

۶

رفیق از غم به صورت کو چه پیر است

به دل کودک‌تر از وی کودکی نیست

تصاویر و صوت

دیوان رفیق اصفهانی به کوشش احمد کرمی - احمد کرمی - تصویر ۴۹

نظرات