
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۸۴
۱
تا کی ای زیبا صنم تا چند ای حوری نژاد
من ز هجران تو غمگین غیر از وصل تو شاد
۲
جر جفا با من زمانی، جز وفا با تو دمی
نه ترا آید به خاطر نه مرا آید به یاد
۳
از وفا گر خواهیم یار از جفا گردانیم
گردن تسلیم دارم در کمند انقیاد
۴
روز از اشک پیاپی شب ز آه دم بدم
خاروش بر روی آبم کاه سان بر روی باد
۵
از وفای من نگشت ای بی وفا کین تو کم
از جفای تو ولیکن گشت مهر من زیاد
۶
سایه ی سروت مبادا از سر من کم، که هست
هم نهال آرزوی ما و هم نخل مراد
۷
گرچه بر جان رفیق از تست هر ساعت غمی
بر دلت یارب زمانی از غم او غم مباد
تصاویر و صوت

نظرات