
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۹۳
۱
فغان که مدعیان از منت جدا کردند
مرا به درد جدائیت مبتلا کردند
۲
به درد مردم و آن کافران سنگین دل
نه رحم بر من و نه شرم از خدا کردند
۳
چو آخرم ز تو می ساختند بیگانه
چرا نخست مرا با تو آشنا کردند
۴
مباد دیدن رویت نصیب آنکس را
که از نظاره ی روی تو منع ما کردند
۵
زسست مهری مه طلعتان فغان کاین قوم
به کس نه مهر نمودند و نه وفا کردند
۶
شهید عشق نخوانند آن شهیدان را
که زیر تیغ ستم فکر خونبها کردند
۷
غریب نیست نکردند رحم اگر به رفیق
ازان گروه که کردند جور تا کردند
نظرات