رفیق اصفهانی

رفیق اصفهانی

شمارهٔ ۹۴

۱

دلم به وصل تو روزی که شادمان باشد

به روزگار مرا روز خوش همان باشد

۲

به خاک پای تو جانا قسم که در پایت

کنم نثار گرم صد هزار جان باشد

۳

دل من از غم تو تا به کی بود غمگین

دل رقیب ز تو چند شادمان باشد

۴

روا مدار ازین بیش و بیش ازین مپسند

که عاشق از تو چنین، بلهوس چنان باشد

۵

گلی چو آن گل عارض مهی چو آن مه رخ

نه بر زمین بود و نه بر آسمان باشد

۶

بود چو دشمن یاران، رفیق یار آن به

که یار من نبود یار دیگران باشد

تصاویر و صوت

نظرات