
رفیق اصفهانی
شمارهٔ ۲
۱
والا نصیر ملت و دین میرزا نصیر
ای از جبین سترده همی نقش گردپا
۲
زین پیش در رهی که گهی پا گذاشتی
صرصر به سرعتش نرسیدی به گردپا
۳
برخاستن کنون نتوانم ز جا ز ضعف
دستم به قوت ار نشود پای مرد پا
۴
پائی به پیش می نهم و پائی از عقب
جنگ و گریز می کنم اندر نبرد پا
۵
گامی به کام دل نزنم بعد ازین چنین
ماند گرم زره فرس رهنورد پا
۶
لطفی نما و باز رهانم ز دست درد
زین بیش دردسر ندهم تا ز درد پا
تصاویر و صوت

نظرات